دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سید جواد طباطبایی» ثبت شده است

۱۰
مرداد

بازگشت پرقُدرتِ گفتمانِ ایرانشهری به سیاست

مجتبی مقصودی

 

    چند ماهی از درگذشت فیلسوف بی بدیل، نویسنده بزرگ و مترجم توانا دکتر سید جواد طباطبایی می گذرد. جامعه علمی ایران همچنان در بهت و حیرت از دست دادن این اندیشمند یگانه، نظریه پرداز، اندیشه ورز پرکار و عمیق و ایران اندیش و ایرانگرا قرار دارد  و مهم تر آنکه در زمانه ای که کشور از هر سو در معرض تلاطمات جدّی است و به او نیاز فکری و راهبری دارد بیش از پیش خلاء حضور اندیشه های راهگشای این اندیشمند احساس می شود.

*****

   طباطبایی در چند حوزه نام آشناست. اولین حوزه نظریه پردازی است. طراحی و تدوین نظریه زوال اندیشه سیاسی در ایران و نیز نظریه ایرانشهری به مثابه پروژه ای نظری و در عین حال انضمامی و راهبردی را در این عرصه می توان برشمرد. دومین حوزه هگل شناسی وی است که محصول آن تألیفات، ترجمه ها و درس گفتارهایی در باره هگل است. سومین حوزه ترجمه های گرانسگی است که از استاد بجای مانده است ترجمه و بازنویسی کتاب سقوط اصفهان به روایت کروسینسکی وکتاب های فلسفه اسلامی و ایرانی اثر هانری کُربن از جمله شاخص ترین این آثار است. چهارمین حوزه تلاش های آموزشی رسمی و غیر رسمی است که از دانشگاه شروع شد و در ادامه بصورت غیررسمی در قالب درسگفتارها، سخنرانی ها و حضور در کلاس هایی موسساتی چون پرسش ادامه یافت.

 

 

 

اندیشه های طباطبایی و صراحت در گفتار وی جنب و جوشی جدّی در جامعه دانشگاهی و محافل سیاسی ایران برجای گذارد و همفکران و منتقدین زیادی بر له یا بر علیه وی قلمفرسایی کردند و شاید از این منظر تأثیرگذارترین فیلسوف و اندیشمند معاصر ایران محسوب می شود. وی در حالیکه که شیفتگان، همفکران و طرفداران پروپا قرص فراوانی داشت منتقدین سرسخت و صریحی نیز داشت که علیرغم فوت استاد همچنان اندیشه ها و نظرات وی را محل بحث و نظر  چالش برانگیز کرده اند.

 

مقایسه اندیشه های شریعتی و طباطبایی از چشم انداز جریان سازی و اقبال اجتماعی

 ظهور، بروز و برجستگی جریان اسلام سیاسی در دهه 1350 محصول چند متغیر مهم بوده است. اول ظرفیت اسلام شیعی در بسیج گری حول محور ظلم ستیزی و عدالت گستری؛ دوم آمادگی جامعه ایران در بهره برداری از ظرفیت های سنتی در مذهب شیعه و الگو برداری از آن؛ سوم غفلت و تحلیل غلط نظام سیاسی وقت از ظرفیت و توان سازماندهی سیاسی نیروهای مذهبی و روحانیت بر علیه نظام سلطنت با بهره گیری از هیئت های مذهبی و مساجد با این تصور که خطر جدّی که نظام سیاسی را تهدید می کند از ناحیه اتحاد جماهیر شوروی و نیروهای چپ گرا و سپس نیروهای جبهه ملی است؛ لذا نیروهای مذهبی با محدودیت های کمتری روبرو بوده اند، بدین لحاظ تصور اینکه بزعم رژیم پهلوی نیروهای ارتجاع سیاه که به نیروهای مذهبی اطلاق می گردید بتوانند حرکت فراگیر سیاسی در سطح کشور ایجاد نمایند منتفی بود در چنین مقطعی دکتر علی شریعتی با بهره گیری از تریبون دانشگاه و حسینیه ارشاد با برجسته سازی اسلام عدالت خواه، ضد استثماری و ضداستبداد از طریق بازتعریف و قرائت رادیکال، مدرن و گاه سوسیالیستی از تاریخ و نقش رهبران صدر اسلام چون علی(ع)، فاطمه(س) و ابوذر و سلمان مسیر بازگشت به خویشتن خویش شیعی را تشویق و هموار سازد.

این یادداشت مدعی است و تأکید دارد که اولا نظام سیاسی وقت وزن نیروهای مذهبی در تحولات سیاسی کشور دهه 1350 ه. ش را خوب برآورد نکرد و نیروهای مذهبی را مخاطره ای جدی نمی دانست، لذا هیئت های مذهبی و مساجد توانست سنگر مبارزاتی مخالفین حکومت پهلوی گردد. و ثانیا یکی از شخصیت های مهم جریان سازی اسلام سیاسی و در عین حال منتقد متولیان رسمی یعنی روحانیت شیعه در این دهه دکتر علی شریعتی مزینانی بود که با آثار قلمی و سخنرانی های پرشور و هیجانی توانست اشتیاق قابل توجهی در نسل جوان و جامعه سنتی برای بازگشت به اسلام سیاسی هموار سازد. بدین لحاظ بخش زیادی حیات اسلام سیاسی در ایران در دهه 1350 و برجستگی این جریان و گفتمان محصول تلاش های فکری شریعتی و غفلت نظام پهلوی از نیروهای مذهبی بود.

با ترسیم چنین نقش برجسته و محوری از شریعتی در اقبال اجتماعی به اوج رسانی و یارگیری گفتمان اسلام سیاسی در دهه 1350 ه. ش به سراغ فیلسوف گفتمان ایرانشهری فرهنگی سید جواد طباطبایی می رویم که پس از چندین دهه تلاش نظری و مطالعاتی از دهه  1390 توانست گفتمان ایرانشهری فرهنگی را فراتر از مرزهای ملی به مرکز ثقل مباحث سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای خروج از بحران کشور قرار دهد.

  مشخصا با اقبال اجتماعی و سیاسی بخش های وسیعی از جامعه سیاسی ایران به نظریه ایرانشهری فرهنگی، این جریان و گفتمان از دهه 1390 پروبال می گیرد و عملا پس از چهار دهه در حاشیه و انزوا بودگی، جایگاه خود را در مرکز ثقل جریانات سیاسی و فکری و منازعات گفتمانی از منظر ظرفیت بسیج گری، الگو سازی و نمادپردازی، تحول خواهی و راهنمای عمل بودن باز می یابد و تا حدی می توان مدعی بود که در اولین سال های سده ی پانزدهم ه. ش گفتمان غالب در جامعه ایران را تشکیل داده است. واقعیتی که هیچگاه در برآوردهای نظام سیاسی پیش بینی نمی شد و ظرفیت های گفتمان سازی این جریان و اندیشه نه تنها از منظر نظام سیاسی، بلکه از منظر تحلیل گران و صاحبنظران سیاسی داخلی و خارجی مغفول مانده بود.

به عبارت دیگر؛ در رصد و برآورد تحلیل گران نظام جمهوری اسلامی هیچگاه بازگشت گفتمان ایرانگرایی بعد از سقوط نظام پهلوی پیش بینی نمی شد. تصور غالب مسئولین نظام این بود که شکست و سقوط نظام پادشاهی در بهمن 1357 به مثابه مرگ ابدی جریان ایران گرا در جغرافیای سیاسی کشور است. در بهترین حالت نظام احتمال تهدید و خطر از جانب نیروهای چپ و مذهبی را می داد ولی از جانب نیروهای ایرانگرا را نمی داد.

دیگر مختصات گفتمان ایرانشهری فرهنگی

"مساله ایران" کلید فهم اندیشه سید جواد طباطبایی است. گفتمان ایرانشهری طباطبایی به مثابه گفتمانی هویت محور و فراگیر با بازگشت به خویشتن ایرانی خویش آغاز می شود و در هم تنیده با دنیای مدرن پروبال می یابد و به ِخرد امروزین مجهز می شود. در این دستگاه فکری، خاص گرایی های قوم گرایانه و ناسیونالیسم در ذیل نظریه و گفتمان ایرانشهری فرهنگی رنگ می بازد.

پشتوانه دقیق و عمیق علمی- تاریخی و نظری اندیشه های طباطبایی باعث شده تا اضلاع و ابعاد دستگاه فکری طباطبایی جنبه شعاری، هیجانی و پوپولیستی نداشته باشد و مبتنی بر شعور و اندیشه ورزی عالمانه و دارای پشتوانه بومی و ریشه دار ایرانی باشد؛ لذا انسجام فکری و مدل آرمانی وی همخوانی کاملی با تاریخ و فرهنگ چند هزار ساله کشور دارد.

از جمله ویژگی های دیگر این گفتمان آینده نگری و آینده گرایی است که می تواند ایرانِ در بحران را از این مهلکه رهانیده و به ساحل امن برساند؛ از طرفی ظرفیت بازسازی و احیاء تمدنی را دارد. چشم انداز سازی از احیاء تمدنی به مدد مولفه ها و اندوخته های چند هزار ساله در سایه اندیشه های دکتر طباطبایی نه تنها امکانپذیر، بلکه حتمی است.

اگر چه این گفتمان گذشته تاریخی را مبنای تحلیل، درس آموزی و ایده پردازی قرار داده ولی در گذشته و تاریخ باقی نمانده و از مدرنیته و دستاوردهای آن فراری نشده است؛ بلکه مدرنیته را از لوازم دستگاه فکری ایرانشهری می داند.

 تقدم ایرانیت بر اسلامیت و قرار گرفتن وجه دینی و مذهبی در چارچوب هویت ملی از جمله مختصات پروژه ایرانشهری سید جواد طباطبایی است. در این نگرش اسلامیت جزیی از هویت ملی و تاریخی ایرانیان ارزیابی شده است که از قضا تقویت هویت ایرانی را بدنبال داشته است.

 توسعه گرایی در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از دیگر ستون های پروژه ایرانشهری است که آینده ایران را در بستر آن شکوفا و پیشگام می بیند؛ مؤلفه ای که در میان اغلب جریانات اسلام گرا و رهبران فکری شان در سایه عدالت خواهی و ظلم ستیزی رنگ باخته و بعضا ظهور و بروز نداشته است.

حسن ختام

    کالبد شکافی جریان ایرانشهری، در کنار روند پژوهی فضای حاکم بر کشور و توالی بحران های موجود به همراه تحولات منطقه ای و جهانی نشان می دهد جریان ایرانشهری روند رشد یابنده شتابانی را در سال های گذشته طی کرده و در سال های آینده نیز طی می نماید. ضعف و ناتوانی جریان های مختلف سیاسی در مسأله یابی و کمک به برون رفت از بحران های موجود و در پاسخگوییِ به هنگام و کم هزینه مطالبات سیاسی- اجتماعی، غلبه جریان ایرانشهری و تبدیل آن به گفتمان مسلط را با ظرفیت بسیج گری سیاسی - اجتماعی و نمادسازی نشان می دهد. بخش قابل توجهی از این این روند یعنی؛ باز خیزش مجدد این جریان، زنگار زدایی و حرکت به سمت تبدیل شدن به گفتمان مسلط محصول تلاش های فکری، اندیشه ورزی و نظریه پردازی سید جواد طباطبایی است که در چند دهه اخیر از سوی استاد بصورت آرام آرام ولی پیش رونده تعمیق و گسترش یافته است .

منتشره در:

مجتبی مقصودی، "بازگشت پرقُدرتِ گفتمانِ ایرانشهری به سیاست"، سیاست نامه، سال هفتم، شماره 26، بهار 1402

  • مجتبی مقصودی
۱۷
اسفند

 

گزارشی از مراسم

در سوگ سرو ایران: یادبود استاد سید جواد طباطبایی

 

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) مراسم «در سوگ سرو ایران: یادبود استاد سید جواد طباطبایی» شب گذشته (سه شنبه 16 اسفند 1401) با حضور خانواده و جمع کثیری از صاحب نظران و اساتید علوم سیاسی، فلسفه، دانشجویان و علاقه مندان به وی در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

 

علی اصغر قاسمی‌ مدیرعامل خانه اندیشمندان علوم انسانی با بیان اینکه طباطبایی برجسته ترین اندیشمندی بود که با ارائه فهم عمیقی از سنت راه خود را از دو گروه جدا کرد بیان کرد: نخست کسانی که نسبت به دنیای مدرن اصالت قایل بودند و از سنت دوری می‌کردند و دوم کسانی که به سنت اصالت می‌دادند و اعتباری برای دنیای مدرن قایل نبودند.

 

او با تاکید بر تمرکز طباطبایی بر مساله ایران افزود: توسعه و احیای ایران مساله اصلی او بود و چشم امید به احیای اندیشه ورزی داشت و می‌خواست با تکریم اندیشه ورزی برای تمدن ایرانی افق‌های جدیدی را روی ایران بگشاید.

 

مجتبی مقصودی نماینده انجمن علوم سیاسی ایران در ادامه این مراسم طی سخنانی گفت: در زمانه ای که به شدت نیازمند اندیشه‌های او برای ایران پر تلاطم هستیم آثار او می‌تواند برای ایران راهگشا باشد.

 

 

 

او با بیان اینکه طباطبایی در چند حوزه شناخته شده است گفت: نخست در حوزه نظریه پردازی دو نظریه زوال اندیشه سیاسی در ایران و ایده ایرانشهری دو نظریه کابردی و مهم برای ایران امروز هستند.

 

مقصودی ادامه داد: حوزه دوم هگل است. او از شارحان هگل است و این را در بسیاری از نوشته‌های او می‌تواند دید. حوزه سوم در موضوع آموزش است. او صاحب درسگفتارهای بسیاری است که می‌تواند برای ما راهگشا باشد.

 

به گفته این مدرس علوم سیاسی، یکی از ممیزه‌های اصلی او جنب و جوش علمی‌اش بود که او را بی بدیل می‌ساخت. همچنین صراحت در گفتارش باعث شده بود منتقدان و دشمنان زیادی داشته باشد.

 

مقصودی با بیان اینکه طباطبایی جریان ساز بود و در ایران ما اندیشمندی نداریم که له یا علیه او موضع نگرفته باشد، اندیشه‌های شریعتی و طباطبایی را با هم مقایسه کرد و گفت: اگر در دهه 50 شریعتی جریان ساز شد و رشد جریان اسلام سیاسی و بازگشت به خویشتن را مطرح کرد اما طباطبایی در دهه 90 با طرح نظریه ایران شهری فرهنگی کار شریعتی را در دهه 50 انجام داد و اندیشه ایرانشهری را بعد از چهار دهه از انزوا خارج کرد.

  • مجتبی مقصودی
۰۴
مهر
ارتقاء یا هبوط !یکی دو حاشیه بر برنامۀ پیشنهادی علم سیاستدکتر سید جواد طباطباییدر وبلاگ جدال قدیم و جدید     هفته هایی است که برنامۀ «کارگروه تحول و ارتقاء علوم سیاسی» در «شورای تخصصی تحول و ارتقاء علوم انسانی» انتشار پیدا کرده و در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است. در نسخه ای که من در اختیار دارم، تاریخ تصویب نخستین سرفصل ها 91/1/21 و واپسین آن ها 91/9/21 است، یعنی با این حساب برای تهیۀ عنوان درس ها و سرفصل های آن ها دست کم باید هشت ماه وقت صرف شده باشد. نام و صلاحیت استادانی که در تهیه این برنامه شرکت داشته اند، بر من معلوم نیست. در چنین مواردی عقل سلیم حکم می کند که «خبرگان» هر شاخه ای از علم دعوت به رایزنی شوند و نه هر معلمی که با سهمیه وارد دانشگاه شده و کسی او را حتی به صفِ نعّال استادان هم راه نمی دهد. باری، من فرض را بر این می گیرم که مسئول «کارگروه» این «ارتقاء علوم سیاسی» در این مورد به حکم عقل سلیم عمل کرده و بهترین ها را دعوت به رایزنی کرده است. با اهداف این نوع برنامه نویسی ها هم کاری ندارم، اما در این مورد هم فرض را بر این می گیرم که مسئول چنین «کارگروهی» هر نیتی که داشته باشد، ولی خود و کسانی که برنامه را تهیه کرده اند، قصد نداشته اند اره به دست شاخۀ درختی را که روی آن نشسته اند قطع کنند!   این ملاحظات کلی برای هر فردی که غرضی نداشته باشد، باید امری بدیهی باشد. گمان نمی کنم مقامات وزارت خانۀ مسئول برنامه ریزی برای دانشگاه های کشور و خیل دانشمندان، دانشوران و ... عضو «شورای عالی انقلاب فرهنگی»، که دست کم باید چند تن از آنان چیزکی در این مباحث بدانند، در برنامه ای اینک برای «ارتقاء علوم سیاسی» عرضه و به گروه ها ابلاغ شده، بتوانند با پیشرفته ترین دستگاه های اندازه گیری حتی یک نانو-ارتقاء بتوانند کنند. من کاری ندارم که اگر سطح علم در کشور، در رشته ای که سابقه ای صد و پنجاه ساله دارد، این است که هست، چنین برنامه ای ضرورتی ندارد، اما آن چه در این برنامه نویسی شگفت می نماید اصرار بر افشای این سطح نازل دانشگاه در برابر دوست و دشمن است.جهت اطلاع از متن کامل این یاداشت ر.ک.به:                                                          http://gadim-va-jadid.blogfa.com/post-406.aspx
  • مجتبی مقصودی
۱۰
مهر
دعوت به شرکت در  بررسی اندیشه ورزی در ایران با حضور دکتر سید جواد طباطبایی     این نشست به اهتمام کمیته دانشجویی انجمن علوم سیاسی ایران و با همکاری گروه روندهای فکری و خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می شود. - یکشنبه 14 مهرماه ساعت 17 - خانه اندیشمندان علوم انسانی؛ خیابان استاد نجات اللهی(ویلا) نبش ورشو   شرکت برای عموم آزاد است
  • مجتبی مقصودی
۱۷
ارديبهشت
در اقدامی بی سابقه و کم نظیر به مناسبت هفته معلم، اولین مراسم ملی تجلیل از همکاران پیشکسوت علوم سیاسی و روابط بین الملل با حضور جمع کثیری از استادان این حوزه  و خانواده های آنها  برگزار شد. این مراسم تجلیل که از سوی سه نهاد اصلی غیردولتی حوزه دانش سیاست و روابط بین الملل یعنی؛ انجمن علوم سیاسی ایران، خانه اندیشمندان علوم انسانی و انجمن ایرانی روابط بین الملل در روز دوشنبه شانزدهم اردیبهشت ماه از ساعت هفت و سی دقیقه آغاز شد از هفت استاد پیشکسوت که بعضا به افتخار بازنشستگی نایل شدند، طی مراسمی تجلیل به عمل آمد.     شرکت کنندگان این همایش همگی از اعضاء هیات علمی گروه های علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه های شهر تهران به اتفاق همسرشان بودند و بدین لحاظ این مراسم در فضایی متفاوت، گرم و دوستانه  برگزارشد. در این مراسم صمیمی که آقای دکترعلی رجبلو عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا  اجراء آن را برعهده داشت، از موسیقی سنتی و محلی توسط گروه همنوازان عرفان به سرپرستی حمید وجدان پاک با صدای محمد جاسمی و سخنرانی صمیمی برخی از همکاران بهره گرفته شد و سپس لوحی به رسم یادبود تقدیم همکاران پیشکسوت اهداء شد.     این مراسم که به مناسبت هفته معلم در بزرگداشت یک عمر تلاش های علمی- آموزشی دکتر سید جواد طباطبایی، دکتر احمد ساعی، دکتر بهزاد شاهنده، منوچهر محمدی، دکتر بهرام مستقیمی، دکتر علی معنوی و دکتر تینا فریدونی از دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی برگزار شد با سخنرانی آقای برزین ضرغامی مدیر عامل خانه اندیشمندان علوم انسانی آغاز گردید، سپس دکتر مجتبی مقصودی رییس انجمن علوم سیاسی ایران با تشریح نحوه انتخاب اساتید پیشکسوت، محدودیت زمانی و امکانات مالی را مهمترین مانع برگزاری بهتر این مراسم برشمرد و اظهار امیدواری کرد که این مراسم در سال های بعد به نحو شایسته تری از سوی اصحاب دانش سیاست برگزار گردد.    رییس انجمن علوم سیاسی ایران، برگزاری مراسم بزرگداشت پیشکسوتان یک رشته علمی را نشان از وجود تاریخ ، ریشه داری و هویت آن رشته علمی دانست که دست اندرکاران آن با نگاه به گذشته علمی، مفاخر رشته علمی حوزه خود را شناسایی و به بزرگداشت و تجلیل آنان همت می گمارند. بدین لحاظ بزرگداشت پیشکسوتان علوم سیاسی و روابط بین الملل  بیانگر تاریخ، ریشه داری و هویت علمی و آکادمیک دانش سیاست کشور است. که با سیاست در مفهوم عامیانه و کوچه و بازاری، خود را متمایز می سازد و با نفی جایگاه و شانیت خود به مبارزه برمی خیزد. وی در ادامه قدرشناسی از بزرگان حوزه دانش سیاست از درون خانوده این حوزه علمی را سرمنشا خیر رشته ای و تقویت و تعمیق کارکردی و نهادی این دانش دانست.     در ادامه دکتر نسرین مصفا عضو هیات علمی دانشگاه تهران با قرار گرفتن در جایگاه سخنرانی از هریک از هفت استاد به نیکی یاد کرد و خدمات علمی- آموزشی هریک را ستودنی خواند و به گوشه ای از خدمات آنها پرداخت. وی در ادامه نقش همسران اساتید را در موفقیت این پیشکسوتان را برجسته دانست و در خاتمه به یادی از در گذشتگان دانش سیاست؛ به ویژه تازه درگذشتگان ؛ دکتر مسعود طارم سری، دکتر بیژن اسدی و تیمسار دکتر علیرضا سنجابی پرداخت.    دکتر ابراهیم متقی مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران سخنران بعدی این نشست با شناسایی سه نسل از اساتید دانش سیاست در کلان کشور و نیز در جمع حاضر، مسئولیت هریک از نسل های دانش سیاست را در جای خود سنگین دانست و در ادامه به ذکر خاطراتی از مرحوم دکتر عمید زنجانی پرداخت.    سپس هفت استاد پیشکسوت از سوی مجری به جایگاه دعوت شدند و مورد تشویق بی وقفه حضار قرار گرفتند و برخی از دعوت شدگان به ذکر نکاتی پرداختند. دکتر سید جواد طباطبایی استاد مسلم اندیشه سیاسی با تواضع و فروتنی بیان کرد پس از عمری و به تجربه دریافتم که چیز زیادی نمی دانم و نیازمند یادگیری هستم و گذشته علمی و آموزشی ام قابل اعتنا نیست و به دانشجویان خویش یا نسل دومی و سومی هایی که خود الان در کسوت استادی هستند بیان نمود که گمان نمی کند که چیزی برای یاد دادن داشته است و بدین لحاظ شما نیز بدان ها مباهات نورزید! سپس دکتر منوچهر محمدی بطور ضمنی ضمن دفاع از عملکرد خویش، به ویژه سال ها مسئولیت های اجرایی، تلاش های انجام شده برای بازنویسی و تحول در سرفصل های علوم انسانی را توضیح داد و از همکاران دانشگاهی خواست وی را همراهی بنمایند. دکتر بهزاد شاهنده نیز که اخیرا از سفر شرق آسیا به کشور بازگشته است با طرح این نکته که اصولا زندگی تصادفی بیش نیست، سرنوشت و دلیل گرایش به یادگیری زبان چینی و سیاست و حکومت در این کشور را شرح داد.   در ادامه دکتر ارسلان قربانی رییس انجمن ایرانی روابط بین الملل ضمن تجلیل از از اساتید شرکت کننده، تلاش سه نهاد برگزار کننده را در این عرصه ستود. خاتمه بخش این قسمت از برنامه دعوت از دیگر اساتید صاحب حاضر در جلسه برای اهداء جوایز به این پیشکسوتان بود.    مراسم در ساعت ده و نیم با اجرای قطعاتی از موسیقی سنتی به صورت زنده و صرف شام خاتمه یافت.
  • مجتبی مقصودی