دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «افغانستان» ثبت شده است

۰۷
شهریور

مرز و مهاجرت

بررسی وضعیت دوگانه مهاجرین افغانستانی و اوکراینی

 

مجتبی مقصودی[1]

دانشیار گروه علوم سیاسی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکزی. تهران. ایران.

 

فصلنامه علوم و فنون مرزی

دوره 12، شماره 1، شماره پیاپی 44، بهار 1402. صفحه 126-145.

 

 

چکیده:

تحولات و تلاطمات سیاسی- نظامی در دو کشور افغانستان و اوکراین ناشی از جنگ داخلی و تهاجم خارجی در دو ساله اخیر علاوه بر آلام و رنج های بی شمار و خسارات گسترده، موج گسترده ای از مهاجرت مردم این دو کشور را به سوی دیگر کشورها موجب شد. جدای از ابعاد و پیامدهای خطیر و چند وجهی این وضعیت هم بر جامعه مهاجرین و هم کشورهای مقصد، تمرکز این مقاله بر بازنمایی سیاست های مرزی متفاوت و گاه متعارض اروپائیان در قبال مهاجرین است که با معیارهای هویتی سنجیده شده و مبنای مواجهه با آنان قرار گرفته است.

مرزها به مثابه پدیده های چندوجهی؛ علاوه بر وجه سرزمینی - جغرافیایی و سیاسی، از وجوه هویتی - فرهنگی برخوردار بوده و همزمان با دو کارکرد "همبستگی ساز و وحدت آفرین" در درون جوامع ملی و "تمایز و تفکیک" با دیگر جوامع مورد شناسایی قرار می گیرند. در کنار این رویکرد، برخی از صاحبنظران مطالعات مرزی با تکیه بر ملاحظات هویتی، امروزه بر کارکردها و ابعاد جدیدی از مرز چون تأثیر مهاجرت ها بر مرزها تأکید دارند.

این مقاله با اتخاذ رویکردی کیفی و با تکیه بر تحلیل‌های آماری ثانویه، در چارچوب روش توصیفی و تحلیلی عمیق، ضمن بررسی رابطه میان موضوع مرز و مهاجرت، با طرح این سئوال اساسی که چرا برخلاف تعهدات حقوق بشری دولت های اروپایی؛ پناهجویان و مهاجران در رژیم مرزی اروپایی به "متمدن اروپایی" و "غیرمتمدن خاورمیانه ای" ارزش گذاری و تقسیم می شوند؟ و چرا و چگونه مطابق با این دسته بندی، نحوه مواجهه و رفتار با هریک متفاوت می گردد؟

نویسنده مقاله با انتخاب رهیافت انتقادی و بررسی سیاست های دوگانه در مواجهه با مهاجران و پناهندگان این فرضیه را مطرح می سازد که اتخاذ رویکردهای دوگانه از سوی این کشورها مبتنی بر ملاحظات هویتی بوده و ممانعت از مهاجرت به روشهای گوناگون از جمله اقامت دهی در کشورهای ثالث تا امنیتی سازی، جلوگیری از ورود مهاجران و حصارکشی در مرزها را از یک سو در برابر مهاجران آسیایی و افریقایی و استقبال گرم و حفاظت موقت در مواجهه با مهاجران اوکراینی را دربر می گیرد.

 

کلید واژگان:

مهاجرت، مرز، رژیم مرزی، مهاجران افغانستانی، مهاجران اوکراینی، سیاست دوگانه، اتحادیه اروپا

 

[1] -  ایمیل نویسنده مسئول: maghsoodi42@yahoo.com

https://orcid.org/0000-0001-6753-9738

 

  • مجتبی مقصودی
۰۱
شهریور

معرفی کتاب "در سایه یکصدسالگی درخت دوستی"

و یادداشت

"ایران و انعقاد دو پیمان مودّت تاریخ ساز در سال 1921"

 

کتاب در سایه یکصدسالگی درخت دوستی حاصل کوشش رز فضلی و ماندانا تیشه یار است. انتشارات فروغ سپهر این کتاب خاطرات را روانهٔ بازار کرده است. این اثر از روابط خارجی، روابط اقتصادی و روابط فرهنگی میان ایران و افغانستان سخن گفته است.

درباره کتاب در سایه یکصدسالگی درخت دوستی

 

 

کتاب در سایه یکصدسالگی درخت دوستی با حمایت انجمن علمی مطالعات صلح ایران و پژوهشکدهٔ فرهنگ و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و به‌مناسبت صدویکمین سالگرد امضای عهدنامهٔ دوستی و مودت میان ایران و افغانستان نوشته و روانهٔ بازار شده است. این کتاب را دانشگاهیان و فعالان مدنی این دو کشور به رشتهٔ تحریر در آورده‌اند. هر یک از بخش‌های این اثر، نام یکی از این نویسندگان را در بر گرفته است. شما با مطالعهٔ این کتاب، جستارها و یادداشت‌هایی را می‌خوانید که روابط خارجی، روابط اقتصادی و روابط فرهنگی میان ایران و افغانستان را نشان داده‌اند. یکی از یادداشت های این کتاب با عنوان  "ایران و انعقاد دو پیمان مودّت تاریخ ساز در سال 1921" از سوی مجتبی مقصودی  تألیف شده که در زیر می خوانیم.

یادداشت

"ایران و انعقاد دو پیمان مودّت تاریخ ساز در سال 1921"

به قلم مجتبی مقصودی

سال 1921 برای ایران به لحاظ انعقاد پیمان های تاریخ ساز با همسایگان سال مهمی تلقی می شود. از اولین ماه های سال 1921 به فاصله پنج ماه، مقامات رسمی کشور بر دو پیمان مودت و دوستی مهم صحه گذاردند که مناسبات نوین کشور ما را در قرن جدید با همسایه قدرتمند شمالی و همسایه هم زبان شرقی شکل بخشید. این دو قرارداد از حیث اهمیت و فراگیری در طول یکصد ساله اخیر از جمله تأثیرگذارترین و مبنایی ترین قرار دادهایی بوده است که عملا روابط ایران با این دو کشور را ساماندهی و جهت بخشید.

    اولین قرارداد در اسفند 1299 ه.ش همزمان با کودتای سوم اسفند و چند سال بعد از انقلاب بلشویکی و استقرار دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی منعقد شد؛ کشور جدید الولاده ای که از دل سرنگونی امپراطوری تزاری سربرآورد و در تلاطم جنگ در اقصی نقاط کشور و مرزهای خود با کشورهای متخاصم و ضد انقلابیون روس معروف به روس های سفید قرار داشت و بعد از کنگره 1920 باکو، جا پایی از نفوذ عقاید انقلابی خود را در قلوب ملل ستمدیده شرق و از جمله ایران جستجو می کرد و قرارداد 1921 را با احتساب ملاحظات استراتژیک جدید قراردادی ضدامپریالیستی و ضد الگوی توسعه طلبانه تزارها در راستای منافع ایران برمی شمرد.

    قرارداد دوم با افغانستان در تیرماه سال 1300 (1921) یا دومین سالگرد استقلال این کشور از انگلستان و سلطنت امان الله محقق شد. امان الله شاهی که بعد از ترور پدر با حمایت علما و رهبران اقوام در سال 1919 به تخت شاهی نشست و اعلام استقلال کرد؛ مرزهای امن کشور خود را در همسایگی ایران جستجو می کرد که بعدا مهمترین متحد این کشور نیز تبدیل شد و تعاملات رهبران دو کشور بستر بسیار مناسبی را برای تأمین اهداف دو کشور در ایجاد ثبات و توسعه در سایه همزیستی مسالمت آمیز و روابط دوستانه و برادرانه فراهم ساخت.

هر دو پیمان در شرایط گذار در نظام بین الملل بعد از جنگ جهانی اول و استقرار نظم نوین جهانی و نیز در شرایط گذار در ساختار نظام سیاسی سه کشور ایران، افغانستان و اتحاد جماهیر شوروی منعقد گردید. در واقع خاتمه جنگ جهانی اوّل و تضعیف قدرت های مسلط جهانی و از جمله انگستان که با امواج استقلال خواهی مستعمرات آغاز شد و در ایران نیز تضعیف مواضع استعمارگر پیر را بدنبال داشت که تبلور خود را در مخالفت مجلس دوره ششم مشروطه با قرارداد 1919 یافت و عملا مرگ قرارداد تحمیلی و یکجانبه قرارداد کاکس- وثوق الدوله را رقم زد.

اما پیمان های 1921 در زمانی منعقد شد که در هر سه کشور کم و بیش نسل جدیدی از سیاستمداران با خاستگاه، اهداف و رویکرد های متفاوت اداره کشور و نظام سیاسی کشور را بر عهده گرفتند. این پیمان ها همچنین نسل جدیدی از قراردادها در اوایل قرن بیستم با هدف تأمین منافع متقابل، حسن همجواری و همزیستی مسالمت آمیز، گسترش مراوادات، حل و فصل اختلافات پیشین و چشم اندازسازی را در مناسبات فیمابین با مسئولیت دولت های نوین را موجب شد.

   بنظر می رسد این دو پیمان گام های اولیه ای در شکل دهی به دولت- ملت های نوین و تلاش های قابل توجهی در استقرار و تثبیت دولت های توسعه گرایی است که روند توسعه و پیشرفت ملی را از مسیر صلح سازی، ایجاد امنیت و ثبات و پیوندهای عمیق منطقه ای جستجو کرده و بدنبال کاهش زمینه های اختلافات و به ویژه اختلافات تاریخی، ارضی و مرزی هستند. کشورهایی که بعد از دوره های متمادی جنگ و درگیری در آستانه فروپاشی، مجددا ققنوس وار سر برآورده و در سایه اراده ملت های خود قدم در راه استقرار دولت های نوین نهاده اند.

   پیمان دو جانبه دو کشور ایران و افغانستان در سال های بعد الگو و طلیعه همکاری های عمیقی میان دو ملت گردید که نمونه هایی از این پیمان ها با دیگر همسایگان نظیر ترکیه و عراق هم ظهور و بروز یافت.

این یادداشت ضمن اذعان بر وجود موانع و بازدارنده های تعمیق روابط فیمابین و همگرایی تمدنی، به ویژه موانع و آسیب های هیدروپولیتیک و تشتت رهبران همسو؛ اراده و سرنوشت مشترک دو ملت را در به حاشیه رانی این تنگناها و آسیب ها قطعی دیده و امیدوار است در چارچوب بصیرتی فرهنگی و تاریخی همگرایی دو ملت و دو دولت تحقق یابد.

 

  • مجتبی مقصودی
۰۶
مرداد

 

آسیب‌شناسی سیاست‌گذاری مرتبط با مهاجران افغانستانی در ایران

     نویسنده: مجتبی مقصودی  

دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

 10.22059/JPPOLICY.2022.87951

فصلنامه سیاستگذاری عمومی. دوره 8، شماره 2، تیر1401

 

چکیده:

حضور دیرینه و گسترده­ مهاجران افغانستانی در ایران فرصت­ ها و چالش‌هایی را برای ساختار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی امنیتی کشور به وجود آورده و متعاقب آن سیاستگذاری­ های پراکنده‌ای در این خصوص انجام شده است.

در این پژوهش تلاش داریم تا با بهره گیری از استراتژی های چهارگانه جامعه پذیری مهاجران «جان دبلیو بری» به بازخوانی آسیب شناسانه سیاست­گذاری­ های این حوزه اقدام نماییم. سؤال اصلی «مهم­ترین آسیب­ سیاستگذاری در روند  مهاجرت، ورود و اقامت مهاجران افغانستانی در جمهوری اسلامی ایران چیست؟» و فرضیه اصلی «سیاست‌گذاری های نامناسب به لحاظ وضع قوانین و مقررات، منجر به عدم تمهید و کاربست برنامه جامع جامعه پذیری اتباع افغانستانی در ایران از سوی نظام شده است که مهم ترین آسیب در مواجهه با روند ورود بی رویه و اقامت مهاجران افغانستانی محسوب می‌شود» می‌باشد. در ادامه از طریق روش کیفی با بررسی آثار و اسناد؛ وضعیت آموزش، تحصیلات، اشتغال و حقوق شهروندی مهاجران افغانستانی در ایران مطالعه شده و سیاستگذاری­ های هر حوزه و اعوجاجات، کمبودها و نارسایی های آن به تفکیک آسیب­ شناسی می­شود.

 

کلیدواژه ها: مهاجرت ، اتباع بیگانه ، جامعه‌پذیری ، افغانستان ​​​​​​​، سیاستگذاری ​​​​​​​​​​​​​​، آسیب‌شناسی

 

  • مجتبی مقصودی
۱۲
آذر

 

چالش های پیش روی دستاوردهای زنان در افغانستان

با بقدرت رسیدن مجدد طالبان

مجتبی مقصودی

 

سخنرانی ارائه شده در

 سمپوزیوم ملی زنان؛ امیدها، فرصت ها و چالش های پیش رو در دهه جدید

29 شهریور 1400

 

   یکی از سوال های مهمی که این روزها ذهن فعالان سیاسی، جامعه زنان، ناظرین و پژوهشگران داخلی و خارجی مسائل افغانستان را به خود مشغول داشته است این است که دستاوردهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی- درمانی و مدنی دو دهه ای زنان افغانستان که گام به گام پس از سقوط امارت اسلامی افغانستان بین سال های 2001 تا 2021 بدست آمده بود با روی کار آمدن مجدد طالبان به قدرت چه خواهد شد و چه بر سر آنها خواهد آمد؟

دستاوردهایی که کم نبوده اند و جامعه بشدت سنتی افغانستان را تحت تأثیر قرار داده بود. در "حوزه سیاسی" زنان با احراز پست وزیر، معاون وزیر، سفیر، نمایندگی مجلس و نمایندگی شوراهای ولایتی و ولسوالی ها؛ در "حوزه بهداشت و درمان" افزایش دسترسی زنان و دختران افغانستانی به آموزش و بهداشت، کاهش مرگ و میر و عوارض ناشی از زایمان، افزایش سهم زنان در کادر درمان و بهداشت و در مسئولیت های پرستاری، پزشکی و زایمان؛ در حوزه اجتماعی و فرهنگی کاهش شکاف حضور دختران و پسران در مدارس با حضور 5/3 میلیون دانش آموز دختر، 70000 معلم زن، افزایش نرخ باسوادی، افزایش مشارکت زنان در کادرهای قضایی، اداری، دانشگاهی و پلیس و بهره مندی قانونی از عدالت جنسیتی و تساوی در دسترسی به محاکم و تصویب قانون منع خشونت علیه زنان.

علیرغم اشکالات وارد بر سیاستگذاری های حوزه زنان در افغانستان در دو دهه اخیر، از نظر اکثر ناظران سیاسی و اجتماعی این مقطع زمانی را می توان "دوران طلایی" حضور و مشارکت زنان در حیات سیاسی- اجتماعی و فرهنگی کشور قلمداد کرد که با بقدرت رسیدن طالبان این دوره طلایی به موزه ها سپرده خواهد و در بهترین حالت برخی از منافذ محدود برای حضور حداقلی زنان در عرصه های سیاسی-اجتماعی باز خواهد بود.

علیرغم علاقمندی نگارنده به ارزیابی خوشبینانه از عملکردهای آتی طالبان در ارتباط با زنان؛ این خوشبینی جز آرزوی روشنفکرانه، خیال بافانه و دور از واقعیت های موجود جامعه افغانستان نخواهد بود؛ چرا که از منظر تبارشناسی، معرفت شناسی، هستی شناسی، طالبان نه می خواهند و نه نمی توانند همگام با آمال و آرزوی های جامعه زنان افغانستان هماهنگ شوند و در بهترین حالت دستاوردها و تکاپو های زنان سیر نزولی خواهد داشت.

پژوهش پیش رو با بهره گیری از روش کیفی از طریق مصاحبه عمیق با تعدادی از صاحبنظران افغانستانی و ایرانی که از درون کشور افغانستان و یا از نزدیک مسائل این کشور را رصد و پیگیری می نمایند و در تعامل نزدیک با مردم این کشور هستند تلاش خواهد کرد به فهم مناسب از وضعیت حال حاضر و چالش های پیش روی دستاوردهای زنان در جامعه افغانستان بپردازد.

 

کلید واژه ها: زنان، افغانستان، طالبان، امارت اسلامی افغانستان، مشارکت زنان

 

  • مجتبی مقصودی
۳۰
شهریور

نوزدهمین جلسه از سلسله نشست‌های ماهیانه انجمن علوم سیاسی ایران شعبه خراسان "یک جلد کتاب، یک برگ تاریخ" 

 

با سخنرانی: دکتر مجتبی مقصودی
 

با معرفی کتاب‌ "مصالحه ملی"

اثر فقیرمحمد ودان

 

 

 موضوع  

مصالحه ملی
 اندیشه سیاسی گذار از فرهنگ جنگ به فرهنگ صلح

چهارشنبه ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۰، ساعت ۱۸ ال ۱۹
 به صورت زنده از صفحه اینستاگرام انجمن علوم سیاسی ایران شعبه خراسان 

 

https://www.instagram.com/ipsa.kb/

 

    

  • مجتبی مقصودی
۲۲
مرداد

 

 

از دست رفتن فرصت ملت-دولت‌سازی در قرن‌بیستم، شرایط نامساعدی برای افغانستان در قرن بیست و یکم ایجاد نمود

 مصاحبه مجله ایرانی روابط بین الملل با دکتر مجتبی مقصودی  *

پرونده امرداد 1400

 

دکتر مجتبی‌مقصودی، استاد دانشگاه و ریاست انجمن علمی مطالعات‌صلح‌ایران در گفتگو با مجله‌ایرانی‌ روابط‌ بین‌الملل در خصوص ریشه‌های فرهنگی، هویتی و قومیتی‌ ظهور مجدد طالبان در افغانستان بیان داشتند که، تحلیل و تبیین قدرت‌یابی مجدد طالبان تنها در بستر زمینه‌ها و ریشه‌های فرهنگی، هویتی و قومی نوعی تقلیل‌گرایی و ساده‌سازی صورت‌مساله است. در واقع بازگشت پرقدرت و مجدد طالبان به صحنه سیاسی افغانستان محصول مجموعه عوامل پیچیده‌ای است که یک سر آن در داخل مرزهای‌ملی افغانستان و سر دیگر آن در اقصی نقاط منطقه با همراهی بازیگران منطقه‌ای و قدرت‌های‌بزرگ جهانی به همراه دستگاه‌های اطلاعاتی است که عرصه را بر ملت افغانستان تنگ کرده است و جنگ را به ایالات و ولایات و ولسوالی‌ها گسترانده‌ و شهر‌های بزرگ را در محاصره و مخاطره قرار داده است.

به اذعان دکتر‌مقصودی، از منظر فرهنگی، هویتی و زبانی در افغانستان با جامعه‌ای به شدت ناهمگون‌ مواجه‌ایم که اجماع‌سازی در میان آنان کاری بس دشوار است. تاجیک‌ها، هزاره‌ها، پشتون‌ها، ازبک‌ها، ایماق‌ها، ترکمن‌ها، بلوچ‌ها، نورستانی‌ها، پشه‌ای‌ها، قزلباش‌ها، براهویی‌ها، پامیری‌ها، سادات در کنار تنوع‌زبانی، تعلقات و عصبیت‌های رادیکال مذهبی شیعی-سنی-وهابی‌ و تعارضات‌ سنت-مدرنیته و نیز شهری-روستایی و ایلی، شرایط شکننده‌ای را تنها به لحاظ فرهنگی، هویتی و قومی در افغانستان رقم زده است. در کنار این شکاف‌ها و ناهمگونی‌ها،تعارضات‌ بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی و جنگ‌های نیابتی‌ را نیز باید به این مجموعه افزود که به استفاده ابزاری از هر یک از این گروه‌های هویتی-قومی مبادرت ورزیده‌ و در آشفته‌ بازار افغانستان به بهانه‌ها و تحلیل‌های مختلف به‌دنبال بهره‌گیری در راستای منافع خود هستند. به باور این استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی و بین‌المللی‌، به عبارتی بروز و ظهور هم‌زمان همه شکاف‌های متقاطع و موازی موجبات پراکندگی فرهنگی و اجتماعی و تشدید بحران و بهره‌گیری طالبان از این موقعیت شده است.

به باور دکتر‌مقصودی، از دست رفتن فرصت دولت-ملت‌سازی از سوی دولت‌های نوگرا در قرن‌بیستم و بالنتیجه‌ ناتوانی کافی و وافی در هضم و کاهش تعلقات هویتی و قومیتی‌ و خاص‌گرایی، شرایط نامساعدی را در قرن بیست و یکم رقم زد که امروزه‌روز امکان فراگیر دولت-ملت‌سازی‌های فراگیر در عصر جهانی‌شدن و گسترش رسانه‌ها و انقلاب در عرصه‌های ارتباطی-اطلاعاتی را بسیار مشکل ساخته است. از این منظر از ابتدای قرن‌بیستم تا آستانه دهه‌سوم قرن‌بیست و یکم،هیچ‌یک از الگوهای‌ همبستگی‌ملی از گذشته تا به‌حال امکان تحقق و کاربست‌ تمام‌عیار را نداشته و نیافته‌اند.

به اذعان آقای دکتر‌مقصودی، نه الگوی همانند‌سازی و شبیه‌سازی از نوع غربی و کمونیستی و اسلامی و نه الگوهای کثرت‌گرایانه و دمکراتیک در افغانستان توفیق اینکه جایگاه هژمونیک‌ داشته و نقش تمام‌کنندگی بیابند نیافته‌اند و عملا موجب ظهور و بروز دولت‌های شکننده در افغانستان مشابه دولت دموکراتیک اما ناکارآمد وایمار‌ در بین دو جنگ اول و دوم جهانی در آلمان شده‌ که نهایتا این ضعف و ناتوانی موجبات روی کار آمدن حزب ناسیونال‌-سوسیالیست به رهبری آدولف‌هیتلر شد و در افغانستان این دولت وایمار‌گونه موجبات روی کار آمدن طالبان خواهد شد.

دکتر مقصودی همچنین بر این نکته اذعان داشتند که، ساخت و بافت قبیله‌ای و وجود جنگ‌سالاران محلی در کنار ناتوانی دولت‌های پسا‌طالبان و فساد سیاسی-اقتصادی دولتمردان و پول‌پاشی رقبا در شرایط رکود اقتصادی و بیکاری، عرصه را بر افغانستان دموکراتیک، شهرها و جامعه‌‌مدنی و فرهیخته تنگ کرده است. تعدد بازیگران دخیل داخلی و خارجی و مداخلات آشکار و نهان در جامعه‌ای با هویت‌های سخت ایدئولوژیک و تعصبات‌قبیله‌ای عملا موجب تطویل بحران در این کشور گردیده است و خاتمه دادن به این بحران فراگیر نیازمند عزم جامعه‌ملی به همراه رهبری نخبگان فکری میدانی ملی‌گرا است.

دکتر‌مقصودی در ادامه و در خصوص موضع جمهوری اسلامی‌ایران نسبت به طالبان بیان داشتند که، البته حمایت ایران از گروه‌طالبان به صورت رسمی و علنی نیست و هنوز جمهوری اسلامی‌ایران موضع حمایتی جدی، کامل و تمام عیاری نسبت به این گروه اتخاذ نکرده است و بیشتر در حال محاسبه سود و زیان تصمیمات و در عمل سیاست کج‌دار و مریز را پیشه خود کرده است. به باور ایشان، مشخصا اتخاذ سیاست کج‌دار و مریز متاثر از چند نکته است. اول تعارضات‌ و بلا‌تکلیفی در جمع‌بندی نهایی نظام نسبت به گروه‌طالبان است که هسته‌های سخت‌تر تصمیم‌گیری در نظام سیاسی کشور مدافع سیاست‌های حمایتی و در مقابل، نیرو‌های میانه‌رو در درون نظام مخالف اتخاذ رویکرد و مواضع حمایتی هستند. هر‌چند هیچکدام از نیروهای تصمیم‌گیر در خصوص طالبان موضع‌گیری شفاف و صریحی را انجام نداده‌اند. در عین حال فراموش نکنیم که مجموعه نیروهای تصمیم‌گیر در عرصه سیاست‌خارجی نیم‌نگاهی به اراده بالاترین مقام کشور دارند تا جهت‌گیری‌های خود را مطابق با منویات سکاندار‌ نظام‌سیاسی کشور تنظیم نمایند.

به بیان این استاد دانشگاه، یکی از مهمترین موانع اتخاذ رویکرد صریح و شفاف حمایت‌گرایانه از طالبان از سوی دستگاه‌‌دیپلماسی کشور، مخالفت افکار‌عمومی و قاطبه جامعه‌سیاسی و نخبگان علمی با طالبان است که موجبات انزجار جامعه‌ملی نسبت به این گروه را فراهم ساخته است و قدرت مانور حمایت از طالبان را از دولتمردان سلب کرده است. به باور دکتر‌مقصودی، جمهوری اسلامی‌ایران در راستای اتخاذ این رویکرد که دشمن دشمن‌ من دوست من است، برای ضربه‌پذیر کردن منافع آمریکا و متحدین‌ این کشور، گهگاه تحرکات اعلام‌نشده‌ای در حمایت از این گروه داشته است. ولی به صورت سیاست‌رسمی و اعلام شده تبلور نیافته است.

ریاست انجمن علمی مطالعات صلح‌ایران در پایان اذعان داشت که، تنوع بازیگران ایرانی دخیل در مسائل افغانستان و نیز تفاوت برداشت میان میدان و دیپلماسی، عرصه را بر سکانداری متحد در خصوص افغانستان تنگ و تا حدودی نا‌هماهنگ و غیر‌ممکن ساخته که متعاقب آن از سوی هر یک از بازیگران سیکنال‌های متفاوتی داد ه می‌شود و عملا به وضعیت کنونی ختم شده است.

 

*عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و ریاست انجمن علمی مطالعات‌ صلح‌ ایران

 تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل

شنبه 16 مرداد 1400

 

 

  • مجتبی مقصودی
۰۳
تیر

ایران و انعقاد دو پیمان مودّت تاریخ ساز در سال 1921

مجتبی مقصودی

دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی . واحد تهران مرکزی. ایران

و عضو هیئت مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران

 

     سال 1921 برای ایران به لحاظ انعقاد پیمان های تاریخ ساز با همسایگان سال مهمی تلقی می شود. از اولین ماه های سال 1921 به فاصله پنج ماه، مقامات رسمی کشور بر دو پیمان مودت و دوستی مهم صحه گذاردند که مناسبات نوین کشور ما را در قرن جدید با همسایه قدرتمند شمالی و همسایه هم زبان شرقی شکل بخشید. این دو قرارداد از حیث اهمیت و فراگیری در طول یکصد ساله اخیر از جمله تأثیرگذارترین و مبنایی ترین قرار دادهایی بوده است که عملا روابط ایران با این دو کشور را ساماندهی و جهت بخشید.

    اولین قرارداد در اسفند 1299 ه.ش همزمان با کودتای سوم اسفند و چند سال بعد از انقلاب بلشویکی و استقرار دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی منعقد شد؛ کشور جدید الولاده ای که از دل سرنگونی امپراطوری تزاری سربرآورد و در تلاطم جنگ در اقصی نقاط کشور و مرزهای خود با کشورهای متخاصم و ضد انقلابیون روس معروف به روس های سفید قرار داشت و بعد از کنگره 1920 باکو، جا پایی از نفوذ عقاید انقلابی خود را در قلوب ملل ستمدیده شرق و از جمله ایران جستجو می کرد و قرارداد 1921 را با احتساب ملاحظات استراتژیک جدید قراردادی ضدامپریالیستی و ضد الگوی توسعه طلبانه تزارها در راستای منافع ایران برمی شمرد.

    قرارداد دوم با افغانستان در تیرماه سال 1300 (1921) یا دومین سالگرد استقلال این کشور از انگلستان و سلطنت امان الله محقق شد. امان الله شاهی که بعد از ترور پدر با حمایت علما و رهبران اقوام در سال 1919 به تخت شاهی نشست و اعلام استقلال کرد؛ مرزهای امن کشور خود را در همسایگی ایران جستجو می کرد که بعدا مهمترین متحد این کشور نیز تبدیل شد و تعاملات رهبران دو کشور بستر بسیار مناسبی را برای تأمین اهداف دو کشور در ایجاد ثبات و توسعه در سایه همزیستی مسالمت آمیز و روابط دوستانه و برادرانه فراهم ساخت.

هر دو پیمان در شرایط گذار در نظام بین الملل بعد از جنگ جهانی اول و استقرار نظم نوین جهانی و نیز در شرایط گذار در ساختار نظام سیاسی سه کشور ایران، افغانستان و اتحاد جماهیر شوروی منعقد گردید. در واقع خاتمه جنگ جهانی اوّل و تضعیف قدرت های مسلط جهانی و از جمله انگستان که با امواج استقلال خواهی مستعمرات آغاز شد و در ایران نیز تضعیف مواضع استعمارگر پیر را بدنبال داشت که تبلور خود را در مخالفت مجلس دوره ششم مشروطه با قرارداد 1919 یافت و عملا مرگ قرارداد تحمیلی و یکجانبه قرارداد کاکس- وثوق الدوله را رقم زد.

اما پیمان های 1921 در زمانی منعقد شد که در هر سه کشور کم و بیش نسل جدیدی از سیاستمداران با خاستگاه، اهداف و رویکرد های متفاوت اداره کشور و نظام سیاسی کشور را بر عهده گرفتند. این پیمان ها همچنین نسل جدیدی از قراردادها در اوایل قرن بیستم با هدف تأمین منافع متقابل، حسن همجواری و همزیستی مسالمت آمیز، گسترش مراوادات، حل و فصل اختلافات پیشین و چشم اندازسازی را در مناسبات فیمابین با مسئولیت دولت های نوین را موجب شد.

   بنظر می رسد این دو پیمان گام های اولیه ای در شکل دهی به دولت- ملت های نوین و تلاش های قابل توجهی در استقرار و تثبیت دولت های توسعه گرایی است که روند توسعه و پیشرفت ملی را از مسیر صلح سازی، ایجاد امنیت و ثبات و پیوندهای عمیق منطقه ای جستجو کرده و بدنبال کاهش زمینه های اختلافات و به ویژه اختلافات تاریخی، ارضی و مرزی هستند. کشورهایی که بعد از دوره های متمادی جنگ و درگیری در آستانه فروپاشی، مجددا ققنوس وار سر برآورده و در سایه اراده ملت های خود قدم در راه استقرار دولت های نوین نهاده اند.

   پیمان دو جانبه دو کشور ایران و افغانستان در سال های بعد الگو و طلیعه همکاری های عمیقی میان دو ملت گردید که نمونه هایی از این پیمان ها با دیگر همسایگان نظیر ترکیه و عراق هم ظهور و بروز یافت.

این یادداشت ضمن اذعان بر وجود موانع و بازدارنده های تعمیق روابط فیمابین و همگرایی تمدنی، به ویژه موانع و آسیب های هیدروپولیتیک و تشتت رهبران همسو؛ اراده و سرنوشت مشترک دو ملت را در به حاشیه رانی این تنگناها و آسیب ها قطعی دیده و امیدوار است در چارچوب بصیرتی فرهنگی و تاریخی همگرایی دو ملت و دو دولت تحقق یابد.

 

کلید واژه ها: ایران، افغانستان، امان الله شاه، پیمان نامه 1921، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی،

منتشره در ویژه نامه:

« در سایه صدسالگی درخت دوستی»

به قلم دانشگاهیان ایران و افغانستان

به کوشش دکتر رز فضلی و دکتر ماندانا تیشه یار

یکم تیرماه/سرطان 1400

منتشر شده در سایت دیپلماسی ایرانی

به اهتمام دانشگاه علامه طباطبایی و  دانشگاه بیرجند

صص 59- 60

 

 

  • مجتبی مقصودی
۲۳
دی
گزارشی از نشست    "چشم انداز صلح در افغانستان" با حضور رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان:‎رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان گفت: ۹۰ درصد افرادی که زیر پرچم داعش در افغانستان فعالیت می‌کنند مربوط به شبکه حقانی طالبان هستند.به گزارش ایسنا، امرالله صالح در نشستی تحت عنوان «چشم‌انداز صلح در افغانستان» که یکشنبه شب و به همت انجمن علمی مطالعات صلح اندیشمندان برگزار شد، به بررسی وضعیت صلح در افغانستان پرداخت.صالح خاطرنشان کرد: از سال ۱۹۷۶ شیرازه نظام دولتی در افغانستان از هم پاشید و سال ۱۹۷۹ که آمریکا به این کشور حمله کرد، به طور کلی سیستم دولتی افغانستان از بین رفت و در جامعه گسست ایجاد شد.وی با اشاره به دلایل ناامنی در افغانستان ادامه داد: وجود گروه‌های تروریستی و افراطی در افغانستان باعث افزایش ناامنی در این کشور شده است.صالح ادامه داد: طبق برآوردها طالبان بودجه ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون دلاری دارد که از طرق مختلف آنها را تامین می‌کند. حدود ۵۰ درصد بودجه طالبان از طریق پاکستان، یک بخش از باج‌گیری از موسسات و تجار، کشت خشخاش و ... تامین می‌کند.رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان با بیان اینکه "طالبان از رده‌های مختلفی تشکیل شده است"، افزود: یک رده از رهبران آنها در پاکستان زندگی می‌کنند. رده دیگر فرماندهان میانی‌اند که بین افغانستان و پاکستان در تردد هستند و رده دیگران جنگجویانی هستند که در نهایت در جنگ کشته می‌شوند.وی ادامه داد: ۳۰ هزار جنگجو که عضو طالبان محسوب می‌شوند از اول می تا اول اکتبر که در افغانستان فصل جنگ نا امیده می‌شود، می‌توانند در هوای آزاد اقامت کرده و بجنگند.رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان گفت: زمستان‌ها فصل جنگ نیست و در این فصل رده دوم که فرماندهان میانی هستند به پاکستان بازمی‌گردند تا هم تحت آموزش‌های جدید قرار بگیرند و هم تامین مالی شوند. اغلب سربازهای طالبان که در افغانستان به طور جدی  زخمی می‌شوند، در پاکستان درمان می‌شوند.وی ادامه داد: از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ چهار هزار نفر از فرماندهان طالبان توسط دولت مرکزی افغانستان کشته یا زخمی شدند.صالح همچنین درخصوص راه حل مشکل طالبان در افغانستان خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم مشکل طالبان را حل کنیم مشخصا باید با پاکستان مسائلمان را حل کنیم.این دیپلمات پیشین افغانستان در رابطه با مذاکره با سران طالبان افزود: گفت‌وگویی با سران پاکستان برگزار شد که در آن نشست سران پاکستان در بندهایی که اعلام شد تلویحا می‌خواستند سیاست خارجی افغانستان را بدست بگیرند. آنها می‌خواستند افغانستان رابطه‌اش با آمریکا را به حداقل برساند و خلائی که به واسطه نبود آمریکا از نظر قدرت در افغانستان بوجود می‌آید را با چین پر کنیم.وی در بخش دیگری از این نشست تصریح کرد: باید بدانیم بی‌ثباتی در افغانستان به همسایگانش از جمله ایران هم کشیده می‌شود و به همین دلیل به نفع آنها نیست که با طالبان ارتباط داشته باشند.رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان در رابطه با شباهت داعش و طالبان در پاکستان گفت: داعشی که در افغانستان حضور دارد، شاخه دیگری از همان طالبان بوده و با داعشی که در سوریه و عراق است فرق دارد ولی زیر پرچم داعش فعالیت می‌کند.وی گفت: شیعه‌ستیزی و کشتار شیعه که در سوریه و عراق توسط داعش رخ می‌دهد، در شمال افغانستان هم به دست طالبان انجام می‌شود.صالح  تصریح کرد: ۹۰ درصد افرادی که زیر پرچم داعش در افغانستان فعالیت می‌کنند مربوط به شبکه حقانی طالبان هستند.وی درپایان در خصوص کمک‌های انجام شده به افغانستان از سوی هند توضیح داد: سال گذشته هندوستان دو میلیارد به عنوان بازسازی افغانستان کمک کرد. با توجه به اینکه این کمک از سوی کشوری در منطقه که نیازهای ما را به خوبی می‌شناسد، انجام شده است، بسیار متفاوت از کمک‌های آمریکا و غربی‌ها خواهد بود.منبع خبر : ایسنا
  • مجتبی مقصودی
۱۴
دی
انجمن علمی مطالعات صلح ایران؛ با همکاری دانشگاه علامه طباطبائی و خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می کند:نشست "چشم انداز صلح در افغانستان" سخنران: دکتر امرالله صالح رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان تاریخ: یکشنبه ١٧دی ماه ١٣٩٦زمان: از ساعت ١٦-١٨مکان: خیابان استاد نجات الهی، نبش ورشو، خانه اندیشمندان علوم انسانی، سالن حافظ
  • مجتبی مقصودی
۲۱
مرداد
مقصودی: ارسال کتاب‌های ایدئولوژیک به افغانستان سمی در همگرایی دو کشور است احمد نور: این دو ملت هم‌پیشینه و هم‌ریشه هستندمقصودی، پژوهشگر علوم سیاسی گفت: پیشنهاد می‌کنم دولت ایران تجهیز کتابخانه دانشگاه کابل را به عهده بگیرد اما این کتاب‌ها ایدئولوژیک نباشد زیرا مانند سم در همگرایی میان دو کشور است. سفیر افغانستان نیز معتقد است: ایران و افغانستان افزون بر مشترکات فرهنگی از یگانگی نیز برخوردارند. به ویژه زمانی که به گذشته‌های دور برمی‌گردیم، می‌بینیم این دو ملت هم‌پیشینه و هم‌ریشه هستند.***به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)،نشست «افغانستان: نگاهی از درون» با سخنرانی دکتر مجتبی مقصودی(عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی) و نصیر احمد نور (سفیر افغانستان) چهارشنبه 14 مرداد در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. همچنین دکتر محمدکاظم سجادپور (رئیس انجمن علوم سیاسی) دبیری این نشست را به عهده داشت. تکیه دانشجویان افغانستان بر گفته‌های سریع‌القلمدر آغاز نشست مقصودی با اشاره به محبوبیت دکتر محمود سریع‌القلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی در میان دانشجویان دانشگاه‌های افغانستان گفت: در مباحث توسعه و توسعه سیاسی آثار و اندیشه‌های سریع‌القلم در میان دانشجویان این کشور طرفداران بسیاری دارد. حتی در میان دانشجویان برخی نظریه‌های وی مطرح است به‌طوری که دانشجویان در استناد به کتاب‌ها و نظریه‌های این استاد ایرانی می‌گویند: «محمود می‌گوید» وی در ادامه افزود: بر دیوار یکی از مراکز آموزشی تحصیلات تکمیلی افغانستان بنری نصب بود که در آن بنر، عکس دکتر سریع‌القلم قرار داشت و 30 ویژگی انسان مدرن از دیدگاه وی به سه زبان فارسی، پشتو و انگلیسی ترجمه شده بود. دیدن این بنر مایه مباهات من ایرانی بود.   مدیرمسئول «پژوهشنامه علوم سیاسی» اظهار کرد: میان دانشجویان کشور افغانستان روحیه پرسشگری وجود دارد؛ به عبارتی علاقه‌مندی جامعه و جوانان آنها در تحصیل و کسب دانش و اشتیاق به پرسشگری قابل مشاهده است. مردم افغانستان روحیه طنازی دارندمقصودی با اشاره به برخی ویژگی‌های مردم افغانستان بیان کرد: درباره وضعیت فرهنگی و فضاهای آموزشی این کشور باید گفت مردم این سرزمین مردم مهربان و مهمان‌نوازی هستند، مردم ساده‌ای که از پیچیدگی‌های جامعه مدرن به دور هستند. وی درباره اشتراکات میان ملت ایران و افغانستان عنوان کرد: میان این دو ملت اشتراکات تاریخی با میراث فرهنگی تمدنی فراوان از آداب و رسوم تا زبان وجود دارد. رسمیت دو زبان فارسی و پشتو در این کشور، برخی مشترکات را زنده نگه داشته، در عین این‌که زبان پشتو، زبان شیرین و دلنشینی است. با وجود این مردم افغانستان مانند ایرانی‌ها اهل طنز هستند. همانند ایرانی‌ها جوک‌های سیاسی، گاه نوستالژیک، گاه ایلی و طایفه‌ای و گاه قندهاری و طنزهایی از دوران داوودخان دارند. رئیس انجمن مطالعات صلح با اشاره به برخی خلاء‌های آموزشی و فرهنگی گفت: در مراکز آموزشی افغانستان کمبودهای پژوهشی، علمی و آموزشی وجود دارد. همچنین در این کشور انتشار کتاب چندان از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. با وجود این‌که در این کشور استادان خوبی وجود دارد و دانشگاه‌هایی از سوی برخی کشورها نیز ساخته و راه‌اندازی شده، اما وضعیت چاپ و نشر کتاب به اندازه نیازهای دانشجویان ساماندهی نشده است. ایران کتابخانه دانشگاه کابل را تجهیز کندمقصودی درباره برخی کتاب‌های منتشر شده در افغانستان بیان کرد: انتشارات وزارت خارجه افغانستان برخی کتاب‌ها را منتشر کرده که کتاب‌های خوبی هستند و همچنین مجله «مطالعات استراتژیک افغانستان» نیز از کارهای پژوهشی است که در این وزارتخانه منتشر می‌شود. با این همه موضوع‌ها و مطالب بسیاری هستند که باید درباره آنها کتاب منتشر شود که در این عرصه کشور ما می‌تواند مثمرثمر باشد و ایفای نقش کند. وی با پیشنهاد ساختن کتابخانه دانشگاه کابل از سوی دولت ایران اظهار کرد: بنده پیشنهاد می‌کنم دولت ایران تجهیز کتابخانه دانشگاه کابل را به عهده بگیرد، اما خواهش می‌کنم این کتاب‌ها، آثار ایدئولوژیک نباشد. ضمن این‌که هر ایرانی در سفر به کابل می‌تواند تعدادی کتاب را با خود همراه ببرد. مدیرمسئول «پژوهشنامه علوم سیاسی» افزود: من وقتی به افغانستان رفتم 50 عنوان کتاب همراه بردم که بار مالی چندانی برای من نداشت، اما این کتاب‌ها برای کتابخانه کابل ارزشمند بود و برخی نیازهای آنها را رفع می‌کرد.  نقش اصلی ناامنی افغانستان به عهده طالبان استمقصودی با انتقاد از فرستادن کتاب‌های ایدئولوژیک به افغانستان گفت: یکی از مواردی که تاکید می‌کنم مانند سم در همگرایی میان دولت و ملت ایران و افغانستان است، فعالیت‌های ایدئولوژیک است. زیرا ما در این کشور نیاز داریم که کتاب‌های فرستاده شده برای آنها به دور از رویکرد ایدئولوژیک باشد. وی پس از عبور از مسائل فرهنگی با اشاره به جامعه دو احساسی در افغانستان عنوان کرد: در حال حاضر جامعه افغانستان دارای دو احساس است. احساس دوگانه که در برنامه خروج نیروهای آمریکایی دیده می‌شود. نخست، برخی از خروج این نیروها احساس ناامنی و برخی دیگر از حضور نیروهای بیگانه به بحران یاد می‌کنند و از حضور آنها در سرزمین خود ناراضی‌اند. وی با اشاره به مساله ناامنی اظهار کرد: در جامعه افغانستان کمی ناامنی و درگیری وجود دارد، نقش اصلی در این ناامنی را طالبان به عهده دارد و داعش نیز فعالیت می‌کند. مشکلات اقتصادی، فقر و غیره دست به دست هم می‌دهند و این سرزمین را ناامن می‌کنند. به همین دلیل صحنه این کشور با وجود تلاش دولتمردان آن عرصه، جنگ، رقابت‌های نیابتی، فعالیت گسترده دستگاه‌های اطلاعاتی امنیتی بازیگران بین‌المللی و منطقه‌ای است. یونیفرم جنگ افروزان امروز افغانستان، لباس واقعی آنها نیست!در ادامه این نشست احمد نور با اشاره به مشترکات ایران و افغانستان گفت: بدون شک همه می‌دانیم این دو کشور نه تنها مشترکات فرهنگی بسیاری دارند، بلکه علاوه بر آن از یگانگی نیز برخوردار هستند. به ویژه زمانی که به گذشته‌های دور برمی‌گردیم، می‌بینیم این دو ملت هم پیشینه و هم‌ریشه هستند. با این همه ملت افغانستان دارای ویژگی بارزی است که گویی با خون آنها عجین شده و آن استمعارستیزی و آزادگی این ملت است. وی درباره حضور بیگانگان در افغانستان اظهار کرد: بریتانیا که هیچ‌وقت خورشید در قلمروش غروب نمی‌کرد، سه بار به سرزمین ما حمله کرد و تلفات سنگینی را متحمل شد. به دلیل خسارت‌های فراوانی که انگلیسی‌ها از حمله نظامی به افغانستان متحمل شدند، از شیوه نظامی دست کشیدند و به روش‌های مکارانه چون از درون تفرقه بینداز و حکومت کن برای نفوذ به کشور ما روی آوردند. سفیر افغانستان درباره سرنوشت استعمارگران در کتاب‌های تاریخی بیان کرد: از طرفی روس‌ها که از شمال به افغانستان پیشروی کردند، تنها توانستند در مرزهای افغانستان بمانند و بعد از یک نفس‌گیری چند دهه که با انقلاب اکتبر روبه‌رو شدند، به فکر عبور از مرزهای ما افتادند که اگر کتاب‌ها و تحلیل‌های تاریخی را خوانده باشید می‌دانید به چه سرنوشتی گرفتار شدند. احمد نور با اشاره به جنگ‌های نابرابر ادامه داد: کتاب‌های تاریخی حکایت از این دارد که بقای افغانستان نتیجه تفاهم و توافق دو استعمار روس و انگلیس است، زیرا آنها می‌خواستند این کشور به عنوان یک حائل از برخورد دو ابرقدرت و امپراتوری وقت جلوگیری کند. افغانستان کشوری است که مردم آن با سرسختی در مقابل هر تجاوز بیگانه می‌ایستند بدون این‌که در فکر محاسبات و تجهیزات نظامی طرف مقابل باشند. از این رو اغلب جنگ‌های روی داده در افغانستان جنگ‌های نابرابر بوده است. وی درباره سی سال جنگ در کشورش عنوان کرد: در جنگ‌ها و حملات دشمنان که در افغانستان اتفاق افتاده، مردم ما با امکانات ناچیز در برابر دشمنی با تجهیزات پرزرق و برق ایستادند. همچنان که در نبردهای امروز نیز نیروهای طالبان توپ، تفنگ و نیروهای زبده و آموزش‌دیده دارند و در مقابل مردم ما سینه خود را در برابر آنها سپر کرده و در میان انبارها، باغ‌ها و تاکستان‌ها سی سال است که برای وطن خود می‌جنگند. سفیر افغانستان افزود: هر فردی که دروس نظامی خوانده باشد برایش باورکردنی نیست که این مردم با دست خالی 30 سال برابر دشمنان از سرزمین خود حفاظت کردند. در این کشور، کسی می‌تواند جایگاهی داشته باشد که از در دوستی وارد شود. هر گونه یکه‌تازی و زورگویی که بخواهد افغانستان را تابع خود سازد، سرنوشتش بهتر از روس و انگلیس نخواهد بود چه برسد به نیروهای کوچکی که امروز در افغانستان جنگ‌افروزی می‌کنند. احمد نور با کنایه از لباس واقعی جنگ‌افروزان در افغانستان اظهار کرد: هیچ‌کدام از نیروهایی که اکنون کشور ما را به صحنه جنگ تبدیل کردند، با لباس واقعی خود وارد میدان نشدند، بلکه با عمامه و لباس افغانستانی جنگ‌افروزی می‌کنند که اگر آنها با چهره و یونیفرم واقعی خود وارد صحنه شوند، فکر می‌کنم به سرعت مساله جنگ در کشور ما حل شود.    وی درباره هویت و اهداف داعش بیان کرد: همان‌طور که متجاوزان گذشته قصدشان از تجاوز به افغانستان اهداف فراتر از کشور ما بود، داعش نیز که امروز در عراق و سوریه فعالیت دارد با نفوذ در افغانستان به فکر احیای خراسان بزرگ است. آن‌چه از شکل و شمایل آنها قابل درک است تجهیزات این گروه حکایت از بازی پنهان سیاسی دارد و پشت این تجهیزات مدرن داعش، حمایت نیروهای فرامنطقه‌ای نهفته است. سفیر افغانستان گفت: بروز و ظهور داعش یک بازی سیاسی است و مقصد آنها غیر از افغانستان است. در حال حاضر تمرکز فعالیت داعش در افغانستان، عراق و سوریه فرصتی است برای کشورهای هدف (ایران، چین، روسیه و هند) که این خطر مشترک را با یک تفکر و راه حل دفع کنند. در پایان این نشست به رسم یادبود از سوی انجمن علوم سیاسی ایران به دکتر مقصودی و سفیر افغانستان لوح تقدیری اهدا شد.خبرگزاری کتاب ایران:  پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴http://www.ibna.ir/fa/doc/report/225453
  • مجتبی مقصودی