دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

۰۴
ارديبهشت
نوبت دوم فراخوان عضوگیری انجمن مطالعات صلح    پیرو مجوز وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، انجمن مطالعات صلح از فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی ارشد و بالاتر رشته های مطالعات صلح، علوم سیاسی، روابط بین الملل، روانشناسی و علوم تربیتی، جامعه شناسی، انسان شناسی، مطالعات قومی، حقوق عضوگیری می نماید. علاقمندان به عضویت جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانند از طریق آدرس ایمیل و یا شماره همراه زیر تماس بگیرندpeace_association93@yahoo.com09372503566 شماره همراه
  • مجتبی مقصودی
۰۱
ارديبهشت
مذاکرات هسته ای از منظر جامعه شناسی سیاسی ؛ بررسی 11 نکته کلیدی دکتر مجتبی مقصودی دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکزی و رییس سابق انجمن علوم سیاسی ایرانروزنامه ایران، شماره 5910 ، سه شنبه اول اردیبهشت 1394، ص 10        پس از قریب به 12 سال از آغاز مناقشه هسته‌ای ایران و غرب، مذاکرات و گفت‌و‌گو و مفاهمه برای پایان بخشیدن به این مناقشه در دولت تدبیر و اعتدال در بستر تازه‌ای به جریان افتاده است. مقامات دولت یازدهم در یک هم آوایی نزدیک به هم استراتژی سیاست خارجی کشور و بویژه اهداف هسته‌ای ملی را بازتعریف کرده و بر آن شدند تا سیاست خارجی را که هشت سال پاشنه آشیل ایران محسوب می‌شد به منبع کسب قدرت و نفوذ تبدیل کند. از این رو دولت روحانی پایه اول سیاست خود را بر گشایش باب بسته روابط خارجی و حل و فصل منازعه هسته‌ای قرار داد. سیاستی که به نوبه خود دلیلی روشن برای عرضه داشت و آن، شکستن حصار تحریم و تهدید و گره گشایی از تنگنای معیشت مردم و باز کردن قفل زنگارگرفته سیاست خارجی و دیپلماسی بود. دغدغه‌ای که همان طورکه انتظار می‌رفت با حل و فصل اولیه آن در زمین مذاکرات ژنو باعث شد تا صحنه سیاست در ایران شاهد اتفاقاتی مهم در دو حوزه سیاسی و اقتصادی باشد. رهاورد گشایش در چالش هسته‌ای منحصر به دیپلماسی و اقتصاد نبود. بازگشت نشاط و امید به عنوان دو وجه مهم سیاست ورزی به عامه مردم- گروه‌ها و نیروهای سیاسی- نخبگان صحنه سیاست ایران، جلوه تازه‌ای از اجماع ملی و شادابی جامعه سیاسی ایران را حول پیشبرد برنامه مذاکرات دیپلماتیک به نمایش گذاشت. نمایشی که زیرپوست آن، حمایت خرد جمعی ایرانیان از گفتمان هسته‌ای دولت یازدهم و در نتیجه افزایش اعتماد اجتماعی به عنوان یک سرمایه ملی تعبیر شد. مطلب زیر، مقاله‌ای است که دکتر مجتبی مقصودی، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی دیروز 31 فروردین 94 آن را در نشست «مذاکرات هسته‌ای لوزان از دیدگاه علوم سیاسی، دیدگاه‌های منتقد و موافق» ارائه کرد. مقدمه:    در این مقاله بجای پیگیری و تکرار بحث و گفتگوها و اظهار نظرهای عمومی در باره مذاکرات هسته ای از منظر روابط بین الملل،  سیاست خارجی و دولت و سیاست قدرت ( به عبارتی تحلیل و بررسی از بالا) تلاش خواهد شد از منظر جامعه ی سیاسی، نیروها و گروه های اجتماعی، با عطف توجه به تجربه های تاریخی- جامعه شناختی ( به عبارتی تحلیل از پایین)، مذاکرات ایران با 5+1 مورد  طرح و بررسی قرار گیرد. همچنین کوشش می شود در این عرصه پیامدها و دستاوردهای موضوع مورد طرح و بررسی قرار گیرد. رویکرد بنده نسبت به مذاکرات؛ نگاه مثبت نسبت به اصل مذاکرات، تعاملات و گفتگوی سازنده همچون اکثریت جامعه ایران است؛ این رویکرد محصول تجربه و مشاهده پیگیرانه ی 37 سال مناقشه ایران با جهان، محاسبه سود و زیان ادامه این فرایند، برآورد مخاطرات، توجه به منافع ملی و آینده نگری جامعه سیاسی ایران است. قطعا این یک زاویه دید نسبت به مسائل حیاتی کشور است و نفس برگزاری چنین جلساتی را که امید است آغازگر مذاکرات ملی در بسیاری از دیگر مسائل داخلی کشور و با همه ی نیروهای سیاسی باشد. با این باور که تکیه بر خرد جمعی زمینه ساز کاهش بسیاری از مشکلات سیاسی- اجتماعی کشور خواهد بود. صد البته به شرط آنکه این نشست ها ویترینی، تزیینی و نمایش نباشد و اراده لازم برای توجه و اعمال و اجراء نیز وجود داشته باشد، را مغتنم ارزیابی می نماید. در این سخنرانی تلاش خواهد به برخی از مهمترین نتایج، پیامدها، دستاوردها و چشم اندازها از منظر جامعه شناسی سیاسی و تاریخی پرداخته شود.   نکته اول: ایجاد و گسترش حس امیدواری     امیدواری نسبت به حل وفصل یکی از مهمترین مناقشات ایران با غرب و پیامدهای ناشی از دستیابی به تفاهم، جامعه سیاسی ایران را تا حدودی سرزنده، شاداب و با انگیزه ساخته است. "امید" و "نشاط" دو وجه مهم سیاست ورزی در دوران کنونی است که گوهری نسبتا کمیاب در عرصه سیاست ورزی ایرانی است و گهگاه ظرفیت هایی ظاهر ولی به دلیل عدم استمرار و دستیابی به چشم انداز مورد انتظار، امید و نشاط از جامعه رخت بر می بندد و جای خود را به سردرگمی و روزمرگی می دهد. سیاستمداران ایرانی باید مدنظر داشته باشند که جامعه سیاسی ایران در حال حاضر امیدوار تر از هر زمانی به آینده می نگرد. به بهبود وضعیت معیشت و کسب و کار از پی رفع تحریم ها و کاربست تدبیرها، امیدوار به گشایش بیشتر فضای سیاسی و آزادی های مدنی و اجتماعی، امیدوار به مسئولیت پذیری و پاسخگویی بیشر مقامات و مسئولین، امیدوار به شفافیت ها و دوری از رانت جویی و رانت خواری ها از طریق شایسته سالاری، امیدوار به دور شدن کابوس جنگ، حمله و تحریم، امیدوار به تحقق وعده های دولت و...است.  پاسداشت این امید ونشاط یک وظیفه ملی است. هر چند نباید فراموش کرد نیروهایی در سطح بین المللی، منطقه ای و داخلی به دنبال سرخوردگی، و دلمردگی و ناامیدی و غم در سطح ملی اند. در واقع، در کنار "کاسبان تحریم"، باید "کاسبان غم و گریه و عزا" را به دشمنان این ملت افزود. نکته دوم: شکاف در انحصار تصمیم گیری های حیاتی      تجربه تاریخی ایران معاصرحکایت از آن دارد که مهمترین تصمیمات سیاسی سرنوشت ساز این مملکت فارغ از هرگونه ارزشگذاری و توجه به نتایج آن تنها توسط معدودی افراد گرفته شد. از واگذاری امتیاز توتون و تنباکو تا واگذاری امتیاز دارسی و متعاقب آن انعقاد قرارداد 1933،  از تعطیلی نظام چند حزبی و تاسیس نظام تک حزبی رستاخیز تا پیگیری سیاست های هسته ای در زمان محمد رضاشاه تاکنون، فرایند سیاستگذاری در مسایل مهم و حیاتی کشور، کمتر ملی و عمومی بوده است و سیاستگذاری ها و تصمیمات حیاتی پشت در های بسته صورت پذیرفته است و پس از اتخاذ تصمیم یا اعلام عمومی آن، ملت را به پایکوبی و جشن پیروزی فراخواندند! به عبارتی؛ تصمیمات مهم و سیاستگذاری های حیاتی کشور بعضا با مشارکت ملت و نمایندگان واقعی مردم نبوده است. در این مورد به طور مشخص، ملت پس از اتخاذ تصمیم و شروع به اجراء از آن مطلع شده و سود و زیان تصمیمات مسئولین و رهبران خود را بردوش گرفته و پرداخته اند. بدین لحاظ، حتی با پذیرش و اتخاذ بهترین تصمیمات و سیاستگذاری ها، ملت آن تصمیمات را از آن خود و برای خود ارزیابی نمی نمود؛ لذا احساس دین و مسئولیتی در قبال آنها احساس نمی کرد. مشخصا؛ بنظر می رسد روند متصلب و بسته ی سیاستگذاری و  تصمیم گیری در مذاکرات اخیر دچار شکاف شده است. نکته سوم: ایجاد فضا و ظرفیت های گفتگویی و به ویژه گفتگوی انتقادی     یکی از مهمترین ویژگی های مهم شرایط جدید ایجاد فضای بحث و گفتگو در مورد یکی از مهمترین مسائل ملی است. ایجاد "ظرفیت های گفتگویی و گفتگوی انتقادی" یکی از دستاوردهای شرایط جدید است که باید مغتنم شمرده شود و به فال نیک گرفته و امیدوار باشیم که با درس آموزی از این شیوه ی حسنه، الگوی سیاستگذاری در تمامی مسایل کلیدی و مهم کشور بدین گونه باشد. در واقع به دلیل پیامدهای غیر قابل انکار تصمیمات مهم، حیاتی و ملی واگذاری مسئولیت تصمیم گیری به یک تیم و حتی یک فرد هر چند نخبه و یگانه ی دهر اشتباه تاریخی است.  شرایط جدید به ویژه دیپلماسی عمومی و آشکار بجای دیپلماسی پنهانی و ظرفیت های گسترده اطلاعاتی و ارتباطی باعث حضور فعالانه تر نیروهای اجتماعی در فضاهای رئال و مجازی شده و امکان بحث و نظر را فراهم ساخته است.
  • مجتبی مقصودی