دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۳۵ مطلب با موضوع «نقد، نظر و بررسی» ثبت شده است

۰۲
اسفند

در نشست هم اندیشی اعضای انجمن علمی مطالعات صلح ایران مطرح شد؛

مقصودی: هنوز ضرورت گفت و گو درباره صلح در ایران احساس نشده است

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

«عدم وجود رشته مطالعات صلح در ایران بسیار مشهود است. جالب این است که در کشورهای همسایه از هند و پاکستان و کشورهای دورتر موضوع صلح و حل منازعه کم و بیش در دانشگاه ها تدریس می شود. در برخی کشورها مانند هندوستان تقریبا کمتر دانشگاهی در این کشور است که در حوزه علوم انسانی و اجتماعی کار کند و این به عنوان رشته جداگانه تدریس نشود.»

به گزارش جماران، دکتر مجتبی مقصودی،  دانشیار دانشکده علوم‌سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز و بنیانگذار انجمن علمی مطالعات صلح ایران در نشست هم اندیشی اعضای این انجمن که در محل خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، با محور قرار دادن موضوع ضرورت پرداختن بیشتر به موضوع صلح در جامعه ایرانی و سطح سیاسی و اجتماعی گفت:

ما در فضایی قرار گرفتیم که چرخه خشونت، تعارض و منازعه به شدت در حال افزایش است. از نهاد خانواده تا جمع های بزرگ تر، از سطح ملی تا منطقه ای و البته بین المللی میان بازیگران بزرگ تر شاهد روند رو به رشد خشونت و منازعه هستیم.

در تعداد بسیار زیادی از کشورها به خصوص کشورهایی مانند ایران مشکلی که ظهور و بروز پیدا کرده برآمده از نهاد خود دولت است. نهادی که براساس منطق باید داور بی طرف در منازعات باشد و شکاف های داخلی را کاهش دهد خود به باری در این فضا تبدیل شده و به این چرخه منازعه دامن می زند.

نمونه ها زیاد است؛ از پرونده های موجود در دادگستری و تعداد زندانیان گرفته تا  فساد گسترده، از عدم سهولت کسب و کار تا شاخص فلاکت ، از کیفیت زندگی تا میزان شادی ، از امید به زندگی تا وضعیت اجتماعی به شمول وضعیت مهاجرت همه نشان می دهد که ما در این چرخه گرفتار شده ایم.

صلح در منطق نهادهای مدنی و  از دل همکاری ها و تعامل ها برمی آید اما همین نهادهای مدنی و علمی در حوزه عمومی ضعیف عمل کردند. نهادهای سیاسی هم نداریم که دقیقا دغدغه صلح داشته باشند و متاسفانه هنوز در هدف گذاری ها صلح در انتهای مطالبه های سیاسی است.

به لحاظ علمی هم  کم و بیش این وضعیت حاکم بوده است. البته شاید روند و بسترها بهتر شده باشند. علیرغم تلاش هایی که صورت گرفته در دانشگاه های مفید، تربیت مدرس، علامه طباطبایی و مطالعات جهان انجام شد اما ما همچنان خلاء وجود رشته مطالعات صلح و حل منازعه را در دانشگاه ها داریم. این موضوع بین رشته ای است و همه رشته ها می توانند در این بحث ورود کنند و در تعامل با هم می توانند این رشته را پوشش بدهند.

عدم وجود رشته مطالعات صلح در ایران بسیار مشهود است. جالب این است که در کشورهای همسایه از هند و پاکستان و کشورهای دورتر موضوع صلح و حل منازعه کم و بیش در دانشگاه ها تدریس می شود. در برخی کشورها مانند هندوستان تقریبا کمتر دانشگاهی در این کشور است که در حوزه علوم انسانی و اجتماعی کار کند و این به عنوان رشته جداگانه تدریس نشود.

از سوی دیگر ما با مشکل فهم غیردقیق و سنتی از صلح هم مواجه هستیم. از ابتدا که موضوع صلح را مطرح می کردیم برخی می گفتند مگر ما جنگ داریم؟ مگر ما دعوا و منازعه داریم؟ یکی از دستاوردهای این انجمن و فعالیت های کنشگران این حوزه این بود که این ادبیات گفت و گو درباره صلح و ضرورت آن اندکی جاافتاد و حداقل سوال هایی از این جنس در مرور زمان کمتر پرسیده می شود. پیش از این احساس ضرورت اجتماعی نسبت به پرداختن به موضوع صلح و مصالحه در ایران و ادبیات متناظر با آن کمتر وجود داشت.

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

  • کدخبر: 1623993

مقصودی: هنوز ضرورت گفت و گو درباره صلح در ایران احساس نشده است | پایگاه خبری جماران (jamaran.news)

 

  • مجتبی مقصودی
۲۴
آذر

 

گزارش نشست نقد و بررسی

 کتاب کنشگران مرزی

نشست "نقد و بررسی کتاب کنشگران مرزی" به همت انجمن علمی مطالعات صلح ایران و با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۲ در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. خلاصه ای از گزارش این نشست که توسط روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی تنظیم شده با افزوده هایی در ادامه می آید. در این نشست علاوه بر نویسنده کتاب دکتر مقصود فراستخواه جامعه شناس و استاد برنامه ریزی توسعه آموزش عالی، دکتر مجتبی مقصودی دانشیار دانشکده علوم‌سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز و بنیانگذار انجمن علمی مطالعات صلح ایران ، دکتر محمد منصورنژاد دین پژوه عضو هیات مدیره انجمن علمی صلح ایران و دکتر مریم خالقی به عنوان دبیر گروه کتاب و صلح انجمن علمی مطالعات صلح ایران مشارکت داشتند.

 

مجتبی مقصودی: رسالت انجمن مطالعات صلح می تواند با نظریه کنشگران مرزی وجه جدیدی پیدا کند

مجتبی مقصودی از اساتید دانشگاه، بیان داشت: توماس اسپریگنز نویسنده کتاب "فهم نظریه های سیاسی" یک الگوی چهار وجهی برای نظریه پردازی ارائه داده است که شامل مشاهده بحران و بی نظمی، تشخیص درد، بازسازی جامعه آرمانی و راه حل برای درمان درد است که این الگو در مورد کتاب اخیر مقصود فراستخواه هم صادق است. نظریه کنشگران مرزی تنها یک نظریه نیست بلکه یک رهیافت مطالعاتی است؛ به علاوه اگرچه نویسنده مدعی آینده پژوهی و ارائه راهبرد نیست ولی مثل هر نظریه ای، علاوه بر توضیح و تعریف، تبیین و تعلیل، راز و رمز گشایی، آینده پژوهی و ارائه راهبرد نیز در بطن خود دارد؛ همچنان که در کتاب "کنشگران مرزی" دایره واژگانی نویسنده و پختگی اثر خودنمایی می کند.

از نظر فراستخواه موجودیت نام ایران، صلح و همبستگی اجتماعی مدیون کنشگران مرزی است. با چنین مقدماتی می توان مدعی شد که ادبیات و نظریه کنشگران مرزی ارتباط وثیقی با مأموریت و رسالت انجمن مطالعات صلح ایران می یابد و آنهم تلاش برای دستیابی به اهداف توسعه ای، انسانی و اخلاقی در سایه ایثار و گذشت از طریق گفتگو، مصالحه، چانه زنی، مذاکره، معامله، بده و بستان

وی افزود: اما سوالاتی هم در مورد این کتاب مطرح است از جمله اینکه آیا کنشگری مرزی ترویج نوعی فرصت طلبی و اپورتونیسم سیاسی- اجتماعی نیست؟ انتخاب سیاست صبر و انتظار، عافیت طلبی، بی عملی و انتظار تا رسیدن میوه محصول نیست؟ کنشگری مرزی به شکلی پنهان و ظریف می تواند به نوعی کاسبی مرزی تبدیل شود.... و هر کس را بتوان در این زمره قرار داد؟ و هر کسی را با این لیبل و برچسب تطهیر کرد؟

در بحث کارکردهای کنش مرزی، این کنشگران در پنج سطح طبقه بندی می شوند: سطح ایجاد یا تاسیس، سطح امداد یا تقویت، سطح اصلاح و سپس سطح اخطار و در نهایت -یعنی در مواردی که هیچ یک از اینها امکان نداشته است- در سطح انتقال؛ انتقال برای کاهش هزینه های جایگزینی و جلوگیری از هزینه های فروپاشی بیش از حد ساختارها.... بدین ترتیب آیا کسانی مثل فروغی، وثوق الدوله و قوام السلطنه را می توان در این جایگاه دید؟

جابجایی محتوای مفاهیم روبرو نیستیم و آیا در  نظریه کنشگری مرزی مرزهای میان خدمت و خیانت جابجا نمی شود؟ آیا

آیا در  نظریه کنشگری مرزی رادیکالیسم و انقلابی گری، بسیج گریی و عدالت خواهی رادیکال نفی نمی شود و جای خود را به مصالحه و چانه زنی نمی دهد؟

وجه غالب کنشگری با ظرفیت بسیج و بسیج گری اجتماعی و سیاسی تعریف می شود؛ حال آنکه نظریه کنشگری مرزی در عمل اجتماعی- سیاسی بسیج گری را در دستور کار ندارد.

 

محمد منصورنژاد: می توان در سطح فرا ملی و فرو ملی هم از نظریه کنشگران مرزی استفاده کرد

محمد منصورنژاد از اساتید دانشگاه، بیان داشت: قبلا دو یادداشت در مورد کتاب "کنشگران مرزی نوشته ام و تقدیم نویسنده کرده ام. پیشنهاد می کنم مراسم نکوداشتی برای مقصود فراستخواه برگزار شود که او در ابعاد مختلف کم نظیر است از جمله در اخلاق فردی و اجتماعی. او قلب سلیم دارد، مهربان، خوش برخورد و نقدپذیر است. وی استاد روش تحقیق است و بسیار روشمند صحبت می کند. او دردمند ایران است و البته خود مصداق بارز کنشگر مرزی است.

وی افزود: می خواهم از منظر اجتماعات علمی درباره کتاب صحبت کنم. درباره اجتماعات علمی در ایران سه نظر وجود دارد. عده ای معتقدند در ایران اجتماعات علمی نداریم. عده ای دیگر می گویند اجتماعات علمی داریم اما ضعیف است و دسته سوم معتقدند اجتماعات علمی داریم و نشانه اش همین نشست ها است. دیدگاه مقصود فراستخواه به نظریه دوم نزدیک تر است. اما سوال مطرح می شود که چرا اجتماعات علمی ما ضعیف است؟ در جواب می توان گفت ما باید آثار همدیگر را بخوانیم، نقد کنیم و رفرنس بدهیم که متاسفانه کمتر این کارها را انجام می دهیم.

او ادامه داد: در مقدمه کتاب، از نظریات متفکران خارجی استفاده شده است. اما آیا ما ایرانیان کسی را نداشته ایم که تأملی داشته باشد؟ البته این کتاب برخلاف کتاب "ما ایرانیان"که با یک نگاه واگرایانه و به نوعی منفی نگرانه نوشته شده است، کتابی است که امیدوارانه وارد مسائل ایران شده است. البته این کتاب در حال حاضر یک تبیین است و باید به سمت تجویز هم برود. هم چنین باید مشخص هم بشود که کنشگر مرزی چه کسی نیست؟ در نهایت می توان در سطح فرا ملی و فرو ملی هم از نظریه کنشگران مرزی استفاده کرد.

 

مقصود فراستخواه: تحولات ایران با کنشگران مرزی بهتر تبیین می شود

مقصود فراستخواه نویسنده کتاب "کنشگران مرزی" اظهار داشت: این چهارمین جلسه نقد این کتاب است. معنقدم که نقادان رهگشا هستند. حدود ۱۲ سال پیش در نشستی از مرحوم غلامحسین صدیقی به عنوان یک کنشگر مرزی نام بردم و از آن جا استارت تالیف این کتاب زده شد. این که فردی بعد از گذشت چند سال دیدگاه هایش ویرایش شود، سعادتی است به شرط این که توجیه درستی داشته باشد ولی در مورد خودم حسم این نیست و این کتاب را به عنوان چایگزین کتاب "ما ایرانیان" نمی بینم. در "ما ایرانیان" ساختارها را نقد کردم اما کتاب "کنشگران مرزی" روش پژوهشی دیگری دارد.

وی افزود: نظریه کنشگران مرزی می گوید که ایران را با قهرمانان و اهریمنان نمی توان توضیح داد. ما تاریخ درشت را می خوانیم ولی تاریخ میانی و جزئیات و تاریخ مردم را نمی خوانیم و فقط فاتحان و سرکوبگران را می بینیم. تحولات ایران با کنشگران مرزی بهتر تبیین می شود. هم تغییرات و هم بقا با کنشگر مرزی بهتر توضیح داده می شود. کنشگران مرزی یک طیف خاکستری بزرگ هستند.

او اضافه کرد: ایران را با ساختار نمی توان توضیح داد. برای جوامعی که تثبیت شده اند ساختار مهم تر است اما برای جوامعی مانند ایران که ساختارهایش هوشمند نیستند، کنشگران هوشمند خیلی مهم هستند. در کتاب، ۱۶ محدودیت برای کنشگران مرزی ذکر کرده ام.

  • مجتبی مقصودی
۲۴
آذر

 

انجمن علمی مطالعات صلح ایران و خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می کنند:

 

سلسله نشست های گروه کتاب و صلح؛

بررسی کتاب کنشگران مرزی

با حضور نویسنده کتاب:

مقصود فراستخواه ؛جامعه شناس و استاد برنامه ریزی توسعه آموزش عالی

 

سخنرانان؛

مجتبی مقصودی دانشیار دانشکده علوم‌سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز و بنیانگذار انجمن علمی مطالعات صلح ایران

محمدمنصورنژاد عضو هیات مدیره انجمن علمی صلح ایران

 

دبیر نشست:

مریم خالقی نژاد دبیر گروه کتاب و صلح انجمن علمی مطالعات صلح ایران

 

زمان: شنبه ۱۸ آذرماه ساعت ١٧

مکان:خانه اندیشمندان علوم انسانی، تالار حافظ

لینک حضور مجازی:

https://meet.google.com/aum-fyyt-puu

 

Border activists

  • مجتبی مقصودی
۱۸
آبان

 

حامیان جامعه مدنی (حجم)، انجمن علمی مطالعات صلح ایران و انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی برگزار می‌کنند:

 

 سلسله نشست‌های توسعه و جامعه مدنی

 

🔰چهارمین نشست:

«جامعه مدنی، توسعه، حق به صلح»

Civil Society

🎙سخنرانان:

 ▫️حبیب احمدزاده؛ نویسنده و کارگردان، جانباز جنگ تحمیلی و از اعضای موسس و هیات مدیره موزه صلح

 ▫️مجتبی مقصودی؛ نویسنده و پژوهشگر ایرانی حوزه علوم سیاسی و عضو انجمن علمی مطالعات صلح ایران

 ▫️رحمان قهرمان‌پور؛ نویسنده و پژوهشگر روابط بین‌الملل

 ▫️رئوف آذری؛ کنشگر صلح و محیط زیست، عضو هیات مؤسس و نایب رییس انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی

زمان: سه‌شنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۳۰

 📮 محل برگزاری: سندیکای شرکتهای ساختمانی ایران (تهران، خیابان طالقانی، جنب سینما فلسطین، خیابان شهید برادران مظفر، پلاک ۸۶)

  • مجتبی مقصودی
۱۴
آبان

 

کمیته صلح و سلامت انجمن علمی مطالعات صلح ایران با مشارکت انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی و بنیاد توسعه صلح و مهربانی دومین وبینار (میزگرد) سه شنبه های صلح و سلامت را با موضوع

 

«چشم انداز سلامت اجتماعی و تنوع قومی در ایران »

 

را به تاریخ سه شنبه ١٦ آبان ساعت ۱۹:۳۰ تا ۲۱:۰۰ برگزار میکند

در این میزگرد به تبیین رویکردهایی که یک اجتماع سالم برای در برگیری تنوع قومی و استفاده از ظرفیت های تنوع و تکثر در عین حفظ وحدت و یکپارچگی اتخاذ می نماید٬ پرداخته خواهد شد.

salamat

سخنرانان:

- مجتبی مقصودی

دکتری علوم سیاسی، عضو هیات علمی و دانشیار گروه علوم سیاسی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی

 

- عبدالوهاب شهلی بر

دانش آموخته جامعه شناسی و مدیر گروه جامعه شناسی شهر و مطالعات منطقه ای انجمن جامعه شناسی ایران

 

- رئوف آذری

دانش آموخته مدیریت آموزش، کنشگر صلح و محیط زیست. عضو هیات موسس و نایب رییس انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی

لینک ورود به نشست:  https://meet.google.com/aff-ntrd-pcn

  • مجتبی مقصودی
۰۷
مهر

 

ماهنامه وطن یولی برگزار می کند:

نشست بررسی و گفتگو در باره

تمامیت ارضی، وحدت ملی و حدود آزادی بیان

 

با حضور

مجتبی مقصودی

تیرداد بنکدار

آریا سلگی

سعیده پراش

داود دشتبانی

 

 

 

زمان: شنبه 8 مهر 1402 ساعت 17

مکان: بلوار کشاورز، خیابان عبداله زاده، نبش کوچه افشار، پلاک 21

 

 

  • مجتبی مقصودی
۰۴
مهر

مفهوم شناسی تغییرات اجتماعی و سیاسی

 

مبانی انقلاب ها و جنبش های اجتماعی

مجتبی مقصودی

 

به اهتمام: باشگاه اندیشه

18 شهریور 1402

 

طرح مساله:

تغییر و تحول و دگرگونی جزء تجزیه ناپذیر حیات انسان ها و جوامع محسوب می شود؛ چنان که به گفتهٔ هراکلیت یا هراکلیتوس از فیلسوفان پیشاسقراطی یونان باستان: «نمی‌توان در یک رودخانه دو بار پا گذاشت، چرا که هنگامی که برای بار دوم از آن عبور می‌کنیم، دیگر نه آن رودخانه رودخانه قبلی است و نه تو آن آدم قبلی.» درنظر او، آنچه یگانه و پایدار می‌نماید، در واقع تغییر و تحول است.

این تغییر و تحول هم راستا با تأثیر و تأثرها در دنیای کنونی از شتاب،گستردگی وفراگیری بیشتری برخوردار شده است تا جایی که یک از مباحث کلیدی در حوزه علوم اجتماعی موضوع تغییرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است و بحث "انقلاب ها و جنبش های اجتماعی"  از جمله بحث های کانونی و کلید فهم تغییرات اجتماعی است.

سرفصل های جلسه

 معنایی و مفهومی

منابع و مراجع مهم

در اهمیت نامگذاری دقیق و مناسب رویدادهای سیاسی و اجتماعی

انواع طبقه بندی

ابعاد پژوهشی جنبش های اجتماعی

بررسی زمینه های ذهنی و عینی انقلابات

شباهت ها و تفاوت های انقلابات و جنبش های اجتماعی

جنبش های اجتماعی از دیدگاه آلن تورن جامعه شناس فرانسوی و چارلز تیلی جامعه شناس آمریکایی(جامعه شناسی تاریخی) و ...

کارکردهای جنبش های اجتماعی

تاکتیک های مبارزاتی جنبش ها

سنخ شناسی جنبش های اجتماعی

پیشینه تاریخی جنبش های اجتماعی در ایران و جهان

بررسی جنبش های اجتماعی در سایه مطالعات بین رشته ای و چند رشته ای

 

  • مجتبی مقصودی
۰۷
شهریور

مرز و مهاجرت

بررسی وضعیت دوگانه مهاجرین افغانستانی و اوکراینی

 

مجتبی مقصودی[1]

دانشیار گروه علوم سیاسی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکزی. تهران. ایران.

 

فصلنامه علوم و فنون مرزی

دوره 12، شماره 1، شماره پیاپی 44، بهار 1402. صفحه 126-145.

 

 

چکیده:

تحولات و تلاطمات سیاسی- نظامی در دو کشور افغانستان و اوکراین ناشی از جنگ داخلی و تهاجم خارجی در دو ساله اخیر علاوه بر آلام و رنج های بی شمار و خسارات گسترده، موج گسترده ای از مهاجرت مردم این دو کشور را به سوی دیگر کشورها موجب شد. جدای از ابعاد و پیامدهای خطیر و چند وجهی این وضعیت هم بر جامعه مهاجرین و هم کشورهای مقصد، تمرکز این مقاله بر بازنمایی سیاست های مرزی متفاوت و گاه متعارض اروپائیان در قبال مهاجرین است که با معیارهای هویتی سنجیده شده و مبنای مواجهه با آنان قرار گرفته است.

مرزها به مثابه پدیده های چندوجهی؛ علاوه بر وجه سرزمینی - جغرافیایی و سیاسی، از وجوه هویتی - فرهنگی برخوردار بوده و همزمان با دو کارکرد "همبستگی ساز و وحدت آفرین" در درون جوامع ملی و "تمایز و تفکیک" با دیگر جوامع مورد شناسایی قرار می گیرند. در کنار این رویکرد، برخی از صاحبنظران مطالعات مرزی با تکیه بر ملاحظات هویتی، امروزه بر کارکردها و ابعاد جدیدی از مرز چون تأثیر مهاجرت ها بر مرزها تأکید دارند.

این مقاله با اتخاذ رویکردی کیفی و با تکیه بر تحلیل‌های آماری ثانویه، در چارچوب روش توصیفی و تحلیلی عمیق، ضمن بررسی رابطه میان موضوع مرز و مهاجرت، با طرح این سئوال اساسی که چرا برخلاف تعهدات حقوق بشری دولت های اروپایی؛ پناهجویان و مهاجران در رژیم مرزی اروپایی به "متمدن اروپایی" و "غیرمتمدن خاورمیانه ای" ارزش گذاری و تقسیم می شوند؟ و چرا و چگونه مطابق با این دسته بندی، نحوه مواجهه و رفتار با هریک متفاوت می گردد؟

نویسنده مقاله با انتخاب رهیافت انتقادی و بررسی سیاست های دوگانه در مواجهه با مهاجران و پناهندگان این فرضیه را مطرح می سازد که اتخاذ رویکردهای دوگانه از سوی این کشورها مبتنی بر ملاحظات هویتی بوده و ممانعت از مهاجرت به روشهای گوناگون از جمله اقامت دهی در کشورهای ثالث تا امنیتی سازی، جلوگیری از ورود مهاجران و حصارکشی در مرزها را از یک سو در برابر مهاجران آسیایی و افریقایی و استقبال گرم و حفاظت موقت در مواجهه با مهاجران اوکراینی را دربر می گیرد.

 

کلید واژگان:

مهاجرت، مرز، رژیم مرزی، مهاجران افغانستانی، مهاجران اوکراینی، سیاست دوگانه، اتحادیه اروپا

 

[1] -  ایمیل نویسنده مسئول: maghsoodi42@yahoo.com

https://orcid.org/0000-0001-6753-9738

 

  • مجتبی مقصودی
۰۱
شهریور

معرفی کتاب "در سایه یکصدسالگی درخت دوستی"

و یادداشت

"ایران و انعقاد دو پیمان مودّت تاریخ ساز در سال 1921"

 

کتاب در سایه یکصدسالگی درخت دوستی حاصل کوشش رز فضلی و ماندانا تیشه یار است. انتشارات فروغ سپهر این کتاب خاطرات را روانهٔ بازار کرده است. این اثر از روابط خارجی، روابط اقتصادی و روابط فرهنگی میان ایران و افغانستان سخن گفته است.

درباره کتاب در سایه یکصدسالگی درخت دوستی

 

 

کتاب در سایه یکصدسالگی درخت دوستی با حمایت انجمن علمی مطالعات صلح ایران و پژوهشکدهٔ فرهنگ و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و به‌مناسبت صدویکمین سالگرد امضای عهدنامهٔ دوستی و مودت میان ایران و افغانستان نوشته و روانهٔ بازار شده است. این کتاب را دانشگاهیان و فعالان مدنی این دو کشور به رشتهٔ تحریر در آورده‌اند. هر یک از بخش‌های این اثر، نام یکی از این نویسندگان را در بر گرفته است. شما با مطالعهٔ این کتاب، جستارها و یادداشت‌هایی را می‌خوانید که روابط خارجی، روابط اقتصادی و روابط فرهنگی میان ایران و افغانستان را نشان داده‌اند. یکی از یادداشت های این کتاب با عنوان  "ایران و انعقاد دو پیمان مودّت تاریخ ساز در سال 1921" از سوی مجتبی مقصودی  تألیف شده که در زیر می خوانیم.

یادداشت

"ایران و انعقاد دو پیمان مودّت تاریخ ساز در سال 1921"

به قلم مجتبی مقصودی

سال 1921 برای ایران به لحاظ انعقاد پیمان های تاریخ ساز با همسایگان سال مهمی تلقی می شود. از اولین ماه های سال 1921 به فاصله پنج ماه، مقامات رسمی کشور بر دو پیمان مودت و دوستی مهم صحه گذاردند که مناسبات نوین کشور ما را در قرن جدید با همسایه قدرتمند شمالی و همسایه هم زبان شرقی شکل بخشید. این دو قرارداد از حیث اهمیت و فراگیری در طول یکصد ساله اخیر از جمله تأثیرگذارترین و مبنایی ترین قرار دادهایی بوده است که عملا روابط ایران با این دو کشور را ساماندهی و جهت بخشید.

    اولین قرارداد در اسفند 1299 ه.ش همزمان با کودتای سوم اسفند و چند سال بعد از انقلاب بلشویکی و استقرار دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی منعقد شد؛ کشور جدید الولاده ای که از دل سرنگونی امپراطوری تزاری سربرآورد و در تلاطم جنگ در اقصی نقاط کشور و مرزهای خود با کشورهای متخاصم و ضد انقلابیون روس معروف به روس های سفید قرار داشت و بعد از کنگره 1920 باکو، جا پایی از نفوذ عقاید انقلابی خود را در قلوب ملل ستمدیده شرق و از جمله ایران جستجو می کرد و قرارداد 1921 را با احتساب ملاحظات استراتژیک جدید قراردادی ضدامپریالیستی و ضد الگوی توسعه طلبانه تزارها در راستای منافع ایران برمی شمرد.

    قرارداد دوم با افغانستان در تیرماه سال 1300 (1921) یا دومین سالگرد استقلال این کشور از انگلستان و سلطنت امان الله محقق شد. امان الله شاهی که بعد از ترور پدر با حمایت علما و رهبران اقوام در سال 1919 به تخت شاهی نشست و اعلام استقلال کرد؛ مرزهای امن کشور خود را در همسایگی ایران جستجو می کرد که بعدا مهمترین متحد این کشور نیز تبدیل شد و تعاملات رهبران دو کشور بستر بسیار مناسبی را برای تأمین اهداف دو کشور در ایجاد ثبات و توسعه در سایه همزیستی مسالمت آمیز و روابط دوستانه و برادرانه فراهم ساخت.

هر دو پیمان در شرایط گذار در نظام بین الملل بعد از جنگ جهانی اول و استقرار نظم نوین جهانی و نیز در شرایط گذار در ساختار نظام سیاسی سه کشور ایران، افغانستان و اتحاد جماهیر شوروی منعقد گردید. در واقع خاتمه جنگ جهانی اوّل و تضعیف قدرت های مسلط جهانی و از جمله انگستان که با امواج استقلال خواهی مستعمرات آغاز شد و در ایران نیز تضعیف مواضع استعمارگر پیر را بدنبال داشت که تبلور خود را در مخالفت مجلس دوره ششم مشروطه با قرارداد 1919 یافت و عملا مرگ قرارداد تحمیلی و یکجانبه قرارداد کاکس- وثوق الدوله را رقم زد.

اما پیمان های 1921 در زمانی منعقد شد که در هر سه کشور کم و بیش نسل جدیدی از سیاستمداران با خاستگاه، اهداف و رویکرد های متفاوت اداره کشور و نظام سیاسی کشور را بر عهده گرفتند. این پیمان ها همچنین نسل جدیدی از قراردادها در اوایل قرن بیستم با هدف تأمین منافع متقابل، حسن همجواری و همزیستی مسالمت آمیز، گسترش مراوادات، حل و فصل اختلافات پیشین و چشم اندازسازی را در مناسبات فیمابین با مسئولیت دولت های نوین را موجب شد.

   بنظر می رسد این دو پیمان گام های اولیه ای در شکل دهی به دولت- ملت های نوین و تلاش های قابل توجهی در استقرار و تثبیت دولت های توسعه گرایی است که روند توسعه و پیشرفت ملی را از مسیر صلح سازی، ایجاد امنیت و ثبات و پیوندهای عمیق منطقه ای جستجو کرده و بدنبال کاهش زمینه های اختلافات و به ویژه اختلافات تاریخی، ارضی و مرزی هستند. کشورهایی که بعد از دوره های متمادی جنگ و درگیری در آستانه فروپاشی، مجددا ققنوس وار سر برآورده و در سایه اراده ملت های خود قدم در راه استقرار دولت های نوین نهاده اند.

   پیمان دو جانبه دو کشور ایران و افغانستان در سال های بعد الگو و طلیعه همکاری های عمیقی میان دو ملت گردید که نمونه هایی از این پیمان ها با دیگر همسایگان نظیر ترکیه و عراق هم ظهور و بروز یافت.

این یادداشت ضمن اذعان بر وجود موانع و بازدارنده های تعمیق روابط فیمابین و همگرایی تمدنی، به ویژه موانع و آسیب های هیدروپولیتیک و تشتت رهبران همسو؛ اراده و سرنوشت مشترک دو ملت را در به حاشیه رانی این تنگناها و آسیب ها قطعی دیده و امیدوار است در چارچوب بصیرتی فرهنگی و تاریخی همگرایی دو ملت و دو دولت تحقق یابد.

 

  • مجتبی مقصودی
۱۰
مرداد

بازگشت پرقُدرتِ گفتمانِ ایرانشهری به سیاست

مجتبی مقصودی

 

    چند ماهی از درگذشت فیلسوف بی بدیل، نویسنده بزرگ و مترجم توانا دکتر سید جواد طباطبایی می گذرد. جامعه علمی ایران همچنان در بهت و حیرت از دست دادن این اندیشمند یگانه، نظریه پرداز، اندیشه ورز پرکار و عمیق و ایران اندیش و ایرانگرا قرار دارد  و مهم تر آنکه در زمانه ای که کشور از هر سو در معرض تلاطمات جدّی است و به او نیاز فکری و راهبری دارد بیش از پیش خلاء حضور اندیشه های راهگشای این اندیشمند احساس می شود.

*****

   طباطبایی در چند حوزه نام آشناست. اولین حوزه نظریه پردازی است. طراحی و تدوین نظریه زوال اندیشه سیاسی در ایران و نیز نظریه ایرانشهری به مثابه پروژه ای نظری و در عین حال انضمامی و راهبردی را در این عرصه می توان برشمرد. دومین حوزه هگل شناسی وی است که محصول آن تألیفات، ترجمه ها و درس گفتارهایی در باره هگل است. سومین حوزه ترجمه های گرانسگی است که از استاد بجای مانده است ترجمه و بازنویسی کتاب سقوط اصفهان به روایت کروسینسکی وکتاب های فلسفه اسلامی و ایرانی اثر هانری کُربن از جمله شاخص ترین این آثار است. چهارمین حوزه تلاش های آموزشی رسمی و غیر رسمی است که از دانشگاه شروع شد و در ادامه بصورت غیررسمی در قالب درسگفتارها، سخنرانی ها و حضور در کلاس هایی موسساتی چون پرسش ادامه یافت.

 

 

 

اندیشه های طباطبایی و صراحت در گفتار وی جنب و جوشی جدّی در جامعه دانشگاهی و محافل سیاسی ایران برجای گذارد و همفکران و منتقدین زیادی بر له یا بر علیه وی قلمفرسایی کردند و شاید از این منظر تأثیرگذارترین فیلسوف و اندیشمند معاصر ایران محسوب می شود. وی در حالیکه که شیفتگان، همفکران و طرفداران پروپا قرص فراوانی داشت منتقدین سرسخت و صریحی نیز داشت که علیرغم فوت استاد همچنان اندیشه ها و نظرات وی را محل بحث و نظر  چالش برانگیز کرده اند.

 

مقایسه اندیشه های شریعتی و طباطبایی از چشم انداز جریان سازی و اقبال اجتماعی

 ظهور، بروز و برجستگی جریان اسلام سیاسی در دهه 1350 محصول چند متغیر مهم بوده است. اول ظرفیت اسلام شیعی در بسیج گری حول محور ظلم ستیزی و عدالت گستری؛ دوم آمادگی جامعه ایران در بهره برداری از ظرفیت های سنتی در مذهب شیعه و الگو برداری از آن؛ سوم غفلت و تحلیل غلط نظام سیاسی وقت از ظرفیت و توان سازماندهی سیاسی نیروهای مذهبی و روحانیت بر علیه نظام سلطنت با بهره گیری از هیئت های مذهبی و مساجد با این تصور که خطر جدّی که نظام سیاسی را تهدید می کند از ناحیه اتحاد جماهیر شوروی و نیروهای چپ گرا و سپس نیروهای جبهه ملی است؛ لذا نیروهای مذهبی با محدودیت های کمتری روبرو بوده اند، بدین لحاظ تصور اینکه بزعم رژیم پهلوی نیروهای ارتجاع سیاه که به نیروهای مذهبی اطلاق می گردید بتوانند حرکت فراگیر سیاسی در سطح کشور ایجاد نمایند منتفی بود در چنین مقطعی دکتر علی شریعتی با بهره گیری از تریبون دانشگاه و حسینیه ارشاد با برجسته سازی اسلام عدالت خواه، ضد استثماری و ضداستبداد از طریق بازتعریف و قرائت رادیکال، مدرن و گاه سوسیالیستی از تاریخ و نقش رهبران صدر اسلام چون علی(ع)، فاطمه(س) و ابوذر و سلمان مسیر بازگشت به خویشتن خویش شیعی را تشویق و هموار سازد.

این یادداشت مدعی است و تأکید دارد که اولا نظام سیاسی وقت وزن نیروهای مذهبی در تحولات سیاسی کشور دهه 1350 ه. ش را خوب برآورد نکرد و نیروهای مذهبی را مخاطره ای جدی نمی دانست، لذا هیئت های مذهبی و مساجد توانست سنگر مبارزاتی مخالفین حکومت پهلوی گردد. و ثانیا یکی از شخصیت های مهم جریان سازی اسلام سیاسی و در عین حال منتقد متولیان رسمی یعنی روحانیت شیعه در این دهه دکتر علی شریعتی مزینانی بود که با آثار قلمی و سخنرانی های پرشور و هیجانی توانست اشتیاق قابل توجهی در نسل جوان و جامعه سنتی برای بازگشت به اسلام سیاسی هموار سازد. بدین لحاظ بخش زیادی حیات اسلام سیاسی در ایران در دهه 1350 و برجستگی این جریان و گفتمان محصول تلاش های فکری شریعتی و غفلت نظام پهلوی از نیروهای مذهبی بود.

با ترسیم چنین نقش برجسته و محوری از شریعتی در اقبال اجتماعی به اوج رسانی و یارگیری گفتمان اسلام سیاسی در دهه 1350 ه. ش به سراغ فیلسوف گفتمان ایرانشهری فرهنگی سید جواد طباطبایی می رویم که پس از چندین دهه تلاش نظری و مطالعاتی از دهه  1390 توانست گفتمان ایرانشهری فرهنگی را فراتر از مرزهای ملی به مرکز ثقل مباحث سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای خروج از بحران کشور قرار دهد.

  مشخصا با اقبال اجتماعی و سیاسی بخش های وسیعی از جامعه سیاسی ایران به نظریه ایرانشهری فرهنگی، این جریان و گفتمان از دهه 1390 پروبال می گیرد و عملا پس از چهار دهه در حاشیه و انزوا بودگی، جایگاه خود را در مرکز ثقل جریانات سیاسی و فکری و منازعات گفتمانی از منظر ظرفیت بسیج گری، الگو سازی و نمادپردازی، تحول خواهی و راهنمای عمل بودن باز می یابد و تا حدی می توان مدعی بود که در اولین سال های سده ی پانزدهم ه. ش گفتمان غالب در جامعه ایران را تشکیل داده است. واقعیتی که هیچگاه در برآوردهای نظام سیاسی پیش بینی نمی شد و ظرفیت های گفتمان سازی این جریان و اندیشه نه تنها از منظر نظام سیاسی، بلکه از منظر تحلیل گران و صاحبنظران سیاسی داخلی و خارجی مغفول مانده بود.

به عبارت دیگر؛ در رصد و برآورد تحلیل گران نظام جمهوری اسلامی هیچگاه بازگشت گفتمان ایرانگرایی بعد از سقوط نظام پهلوی پیش بینی نمی شد. تصور غالب مسئولین نظام این بود که شکست و سقوط نظام پادشاهی در بهمن 1357 به مثابه مرگ ابدی جریان ایران گرا در جغرافیای سیاسی کشور است. در بهترین حالت نظام احتمال تهدید و خطر از جانب نیروهای چپ و مذهبی را می داد ولی از جانب نیروهای ایرانگرا را نمی داد.

دیگر مختصات گفتمان ایرانشهری فرهنگی

"مساله ایران" کلید فهم اندیشه سید جواد طباطبایی است. گفتمان ایرانشهری طباطبایی به مثابه گفتمانی هویت محور و فراگیر با بازگشت به خویشتن ایرانی خویش آغاز می شود و در هم تنیده با دنیای مدرن پروبال می یابد و به ِخرد امروزین مجهز می شود. در این دستگاه فکری، خاص گرایی های قوم گرایانه و ناسیونالیسم در ذیل نظریه و گفتمان ایرانشهری فرهنگی رنگ می بازد.

پشتوانه دقیق و عمیق علمی- تاریخی و نظری اندیشه های طباطبایی باعث شده تا اضلاع و ابعاد دستگاه فکری طباطبایی جنبه شعاری، هیجانی و پوپولیستی نداشته باشد و مبتنی بر شعور و اندیشه ورزی عالمانه و دارای پشتوانه بومی و ریشه دار ایرانی باشد؛ لذا انسجام فکری و مدل آرمانی وی همخوانی کاملی با تاریخ و فرهنگ چند هزار ساله کشور دارد.

از جمله ویژگی های دیگر این گفتمان آینده نگری و آینده گرایی است که می تواند ایرانِ در بحران را از این مهلکه رهانیده و به ساحل امن برساند؛ از طرفی ظرفیت بازسازی و احیاء تمدنی را دارد. چشم انداز سازی از احیاء تمدنی به مدد مولفه ها و اندوخته های چند هزار ساله در سایه اندیشه های دکتر طباطبایی نه تنها امکانپذیر، بلکه حتمی است.

اگر چه این گفتمان گذشته تاریخی را مبنای تحلیل، درس آموزی و ایده پردازی قرار داده ولی در گذشته و تاریخ باقی نمانده و از مدرنیته و دستاوردهای آن فراری نشده است؛ بلکه مدرنیته را از لوازم دستگاه فکری ایرانشهری می داند.

 تقدم ایرانیت بر اسلامیت و قرار گرفتن وجه دینی و مذهبی در چارچوب هویت ملی از جمله مختصات پروژه ایرانشهری سید جواد طباطبایی است. در این نگرش اسلامیت جزیی از هویت ملی و تاریخی ایرانیان ارزیابی شده است که از قضا تقویت هویت ایرانی را بدنبال داشته است.

 توسعه گرایی در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از دیگر ستون های پروژه ایرانشهری است که آینده ایران را در بستر آن شکوفا و پیشگام می بیند؛ مؤلفه ای که در میان اغلب جریانات اسلام گرا و رهبران فکری شان در سایه عدالت خواهی و ظلم ستیزی رنگ باخته و بعضا ظهور و بروز نداشته است.

حسن ختام

    کالبد شکافی جریان ایرانشهری، در کنار روند پژوهی فضای حاکم بر کشور و توالی بحران های موجود به همراه تحولات منطقه ای و جهانی نشان می دهد جریان ایرانشهری روند رشد یابنده شتابانی را در سال های گذشته طی کرده و در سال های آینده نیز طی می نماید. ضعف و ناتوانی جریان های مختلف سیاسی در مسأله یابی و کمک به برون رفت از بحران های موجود و در پاسخگوییِ به هنگام و کم هزینه مطالبات سیاسی- اجتماعی، غلبه جریان ایرانشهری و تبدیل آن به گفتمان مسلط را با ظرفیت بسیج گری سیاسی - اجتماعی و نمادسازی نشان می دهد. بخش قابل توجهی از این این روند یعنی؛ باز خیزش مجدد این جریان، زنگار زدایی و حرکت به سمت تبدیل شدن به گفتمان مسلط محصول تلاش های فکری، اندیشه ورزی و نظریه پردازی سید جواد طباطبایی است که در چند دهه اخیر از سوی استاد بصورت آرام آرام ولی پیش رونده تعمیق و گسترش یافته است .

منتشره در:

مجتبی مقصودی، "بازگشت پرقُدرتِ گفتمانِ ایرانشهری به سیاست"، سیاست نامه، سال هفتم، شماره 26، بهار 1402

  • مجتبی مقصودی