دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
در کتاب: آرا و اندیشه سید جمال الدین اسد آبادی (به اهتمام بهرام نوازنی) تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1388                                                                                                  مجتبی مقصودی                                                                                                منیره عربچکیده:    مطبوعات به مثابه یکی از موسسات تمدنی در دو سده اخیر به عاملی مهم و تاثیر گذار در تحولات سیاسی- اجتماعی جوامع تبدیل شده است . این کارکرد در جوامع در حال توسعه و در فقدان و یا ضعف نهادهای مدنی بیشتر محسوس است.   در دوران ناصر الدین شاه، به دلیل شرایط سیاسی حاکم بر جامعه و کشور، از سوی روشنفکران توجه ویژه ای به مطبوعات، به عنوان ابزاری جدید در ایجاد آگاهی و بیداری مردم و تغییر در مناسبات قدرت شد. در این میان ورود مفاهیم نوظهور چون آزادی، قانون و دموکراسی به ادبیات سیاسی ایران و تلاش برای نهادینه سازی  این مفاهیم جدید در کشور از یک سو و خودکامگی و استبداد رو به تزاید ناصر الدین شاه از سویی دیگر، روشنفکران و آزادی خواهان ایران را به مهاجرت واداشت. این مهاجرت بستر ساز روزنامه نگاری تبعیدی در اروپا و آسیا شد و فصل نوینی را در مطبوعات پیش از مشروطه گشود.   در تاریخ مطبوعات در تبعید، سید جمال الدین اسد آبادی از شخصیت های مهم و با نفوذ به شمار می آید و دوری از وطن نتوانست اشتیاق وی را برای اصلاح امور مسلمانان جهان و ایران کاهش دهد. سید جمال با بهره گیری از مطبوعات، با تاکید بر موضوعات و مسایل سیاسی مربوط به شرق به توسعه و پخش افکار آزادی خواهانه و مترقی از طریق انتشار روزنامه های عروة الوثقی ، ضیاء الخافقین ، معلم شفیق در پاریس ، لندن ،هند و همکاری وی با ملکم خان در انتشار روزنامه قانون پرداخت.   در این پژوهش ضمن بررسی اجمالی مطبوعات و مروری بر شرایط سیاسی حاکم بر دوران ناصر الدین شاه، مطبوعات در تبعید را با تاکید بر اندیشه های سید جمال الدین اسد آبادی مورد توجه قرار داده و با بهره گیری از روش تاریخی- تحلیلی و در مواردی مستند به منابع دست اول، و همچنین روش تحلیل محتوا، با مروری بر مقالات وی در عروة الوثقی و قانون به بحث و بررسی جایگاه ویژه ی سید جمال در آگاه سازی و اتحاد جوامع اسلامی خواهیم پرداخت.کلید واژه ها: مطبوعات در تبعید، سید جمال الدین اسد آبادی، عروة الوثقی، قانون مقدمه    مطبوعات محصول دنیای مدرن است و از زمان شکل گیری و انتشار در اغلب جوامع کم و بیش نقشی سازنده در شکل گیری فرایند تحولات و رخدادهای جوامع داشته اند. انعکاس،انتشار و تجزیه وتحلیل  اخبار و رویدادها توسط مطبوعات و آگاه ساختن اذهان عمومی ، بعضا روشنگر زوایای نا پیدا و کم پیدای حقایق اجتماعی و خود منشأ تحولاتی عظیم و چشمگیر در جوامع بشری بوده اند.    در دوران ناصر الدین شاه، شرایط سیاسی حاکم بر ایران از یک سو و تحولات صورت گرفته در جهان و لزوم آشنایی ایرانیان با این تحولات از سویی دیگر، مصلحین اجتماعی را بر آن داشت تا به مطبوعات به عنوان عامل آگاهی و نشر اندیشه های مترقیانه، توجه ویژه ای را معطوف بدارند.    در این دوران اصلاح طلبان ایرانی، به علت عدم امکان انتشار افکار و ارتباطات مردمی آزاد در داخل کشور، فصل نوینی را در انجام فعالیت های روزنامه نگاری دنبال کردند و آغازگر مطبوعات برون مرزی شدند.سید جمال الدین اسد آبادی، به عنوان شخصیتی تاثیرگذار در شکل گیری و ترسیم خط مشی مطبوعات تبعیدی، با ارایه ی مقالاتی در زمینه ی موضوعات سیاسی و همچنین تحولات صورت گرفته در چوامع بشری، تلاش خود را در راستای ایجاد تحول فکری مسلمانان و آشنایی این قشر عظیم با افکار آزادی خواهانه و تربیت سیاسی به منظور انجام وظایف اجتماعی معطوف داشته است. این نوشتار به دنبال پاسخگویی به این سوال اصلی است که آثار و مقالات مطبوعاتی سید جمال چه تاثیری در روند شکل گیری مطبوعات تبعیدی داشته است؟    در این پژوهش، فرضیه نگارندگان این است که سید جمال از جمله پیشگامان شکل گیری مطبوعات تبعیدی و آگاه سازی جامعه مسلمانان و ایران با مفاهیم و آموزه های جدید و آزادی خواهانه بوده است. به لحاظ روشی در این پژوهش علاوه بر بهره گیری از روش تاریخی- تحلیلی، با استقاده از روش تحلیل محتوا سعی در بررسی محتوای10 شماره از روزنامه قانون شده (شماره های 18 تا 28) و پس از استخراج داده ها و کد گذاری، از طریق نرم افزار اکسل(Excel ) توصیف و تحلیل آماری صورت گرفته است. تعریف و تبیین مفاهیم    مطبوعات با بهره گیری از امکانات گسترده ی نشر و توزیع در جامعه، همواره به عنوان ابزاری موثر در اطلاع رسانی، اعمال قدرت و نظارت بر مدیریت، در جوامع مطرح می باشند. با توجه به نقش تاثیر گذاری که مطبوعات در جامعه ایفا می نمایند، قادرند به طور فزاینده ای مسائل و امور عمومی مطرح در سطح جامعه را بازنمایی کنند. برای ورود به مبحث مطبوعات تبعیدی لازم است ابتدا تعریفی هر چند مختصر از مطبوعات صورت گیرد. لذا می توان مطبوعات را چنین تعریف کرد: وسیله ای ارتباط جمعی است که از طریق اصحاب اندیشه و قلم با مخاطبین و خوانندگان خود ارتباط برقرار می کند و با ویژگی های طبع و نشر(اعم از چاپی یا الکترونیکی)، انتشار ادواری(اعم از رورنامه، هفته نامه، ماهنامه، دو هفته نامه، فصل نامه و در مواردی گاهنامه) و اطلاع رسانی ( اعم از خبری، تبیینی و تبلیغی) تعریف و شناسایی می گردد.  به لحاظ نقش و کارکردی 5 کارکرد مهم برای مطبوعات برمی شمارند: -    کارکرد اطلاع رسانی (حکیم آرا، 1384 :26 ) -    کارکرد نظارتی- کنترلی  (سورین  و  تانکارد، 1384 :451-450 ) -    جهت دهی و هدایت افکار عمومی Yalof and Kenneth, 2002 & Caroll.j,2004:417)) -    کارکرد همبستگی با سویه های همبستگی زایی و همبستگی زدایی -    انتقال فرهنگ (عطارزاده،30:1381)    مطبوعات سیاسی علاوه برکارکردهای مترتب بر مطبوعات، با دغدغه سیاسی و حضور و نفوذ در حوزه قدرت و حکومت تعریف می شود و با مولفه های ذیل مورد شناسایی قرار می گیرد: 1- استقلال رسمی از دولت و نهادهای رسمی حکومت 2- انعکاس و تحلیل رخداد ها با رویکرد انتقادی 2- پذیرفته شدن به عنوان نهادی مهم و تاثیر گذار در زندگی سیاسی و اجتماعی 3- قبول تعهد و مسئولیت عمیق در قبال شرایط حاکم بر کشور در حوزه های مختلف اجتماعی با هدف ایجاد تغییر اجتماعی ( مقایسه کنید با: ذاکر حسین،1384 :32 )    در جوامعی که نظام های اقتدار گرا کنترل شدیدی را بر مطبوعات اعمال کرده و مانع هر گونه تحرک و ارتباط مردمی آزاد توسط وسایل ارتباط جمعی می گردند، مطبوعات سیاسی در تبعید امکان ظهور و فعالیت یافته و خط مشی های سیاسی این مطبوعات در خارج از کشور دنبال می گردد. به بیانی دیگر نظام های استبدادی با محدود کردن فضای مطبوعاتی و عدم انتشار افکار و اندیشه های آزادی خواهانه، شرایط را برای شکل گیری مطبوعات تبعیدی فراهم می آورند.    مطبوعات در تبعید به مطبوعاتی اطلاق می گردد که با هدف آگاه شاختن جامعه و ایجاد تحول و اصلاح در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و انتقاد از وضع سیاسی موجود، در شرایط سرکوب و فشار داخلی، در خارج از کشور شکل گرفته و منتشر می شود. این مطبوعات با رویکردی انتقادی- اجتماعی با برجسته کردن ضعف ها و خلأ های ناشی از ناکارآمدی، ضعف فزاینده و فقدان مشروعیت حکومت، تلاش خود را در راستای همراه کردن نخبگان و توده های شهری به عنوان مخاطبین تاثیرگذار، که توانایی همراه کردن اقشار مختلف جامعه را با خود دارند، قرار می دهند.( ملایی توانی،1381 :101 )   مطبوعات سیاسی ؛ جهت گیری و رویکردها مطبوعات به لحاظ جهت گیری و رویکرد در سه دسته تقسیم بندی می شوند: 1 ) مطبوعات دولتی با محافظه کار    این دسته از مطبوعات به دنبال حفظ وضع موجود و تحکیم مبانی قدرت و ایجاد مشروعیت برای نظام های سیاسی اند. در این دسته از مطبوعات کارکرد نظارتی تبدیل به کارکرد حمایتی شده و مطبوعات به ابزاری در دست دولتمردان برای انعکاس سیاست ها و نگرش های گروه حاکم تبدیل می شوند.( Baker, 2002:168)    مطبوعات تحت کنترل دولت، از استقلال و قابلیت انتقاد برخوردار نیستند در چنین وضعیتی، روزنامه ها و مطبوعات به طور کامل و به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از سوی دولت و ارکان نظام کنترل می شوند. در مطبوعات دولتی نخستین هدف مطبوهات، انتقال دستورها، اندیشه ها و نگرش های گروه حاکم است به این ترتیب انحصار مطبوعات جزء ضروری نظام سیاسی به شمار می آید.( معتمد نژاد، 1386 :162 و 267 -266)    دوران هفتاد ساله ای که از انتشار کاغذ اخبار توسط میرزا صالح شیرازی آغاز شد،( تا دوران مشروطه)  به تعبیری باید دوران مطبوعات دولتی در ایران نام نهاد. به دلیل آن که کلیه امور مطبوعات در دست دولت بوده و مطالب و محتوا از حدود اخبار حکومت و دربار فراتر نمی رفت. در آن دوران اگر چه انتشار روزنامه در ایران گامی مثبت به شمار می آمد، اما به واسطه ی شرایط تاریخی موجود و حکومت مطلقه، مطبوعات نمی توانست جز از طریق دولت در چارچوب نظریه استبدادی مطبوعات انتشار یابد.(انصاری لاری، همان: 51-52 ) 2 ) مطبوعات راد یکا ل    این مطبوعات با رویکرد انتقادی بعضأ غیر دولتی اند، از وضع موجود ناراضی اند و اخبار، اطلاعات و قلم آن ها در جهت انتقاد از وضع موجود، بیان سطوح، شکاف های اجتماعی و.... است.این دسته از مطبوعات در قالب مطبوعات آزاد و مستقل امکان رشد و فعالیت می یابند. در چنین فضایی، مطبوعات به عنوان ابزاری مستقل برای نظارت بر عملکرد دولت تلقی شده و همچنین نیازهای اطلاعاتی جامعه را نیز مرتفع می نماید. در جوامعی که قانون همواره از مطبوعات آزاد حمایت کرده و استقلال اصحاب مطبوعاتی در برابر هر نوع عاملی که مخل ایفای نقش سیاسی مطبوعات گردد، به رسمیت شناخته می شود. وسایل ارتباط جمعی خارج از حوزه های رسمی دولت، امکان فعالیت می یابند.(Baker, op.cit:281)     در حکومت های اقتدار گرا، از آنجایی که مطبوعات امکان فعالیت مستقل را فارغ از کنترل و سانسور دولت ندارند، مطبوعات در خارج از مرزها شکل گرفته و از این طریق با بیان ضعف ها و خلأ های ناشی از ناکارآمدی و خودکامگی دستگاه حکومت؛ امکان انتشار می یابند.    هسته شکل گیری مطبوعات تبعیدی ایران در دوران ناصرالدین شاه بنا نهاده شد و تا انقلاب مشروطیت، روزنامه های متعددی با مضامین انتقادی سعی در آگاه سازی جامعه داشتند. مطبوعات تبعیدی با انتشار اختر آغاز و با نشر حبل المتین در کلکته به اوج خود رسید و در زمره مطبوعات انتقادی و رادیکال ارزیابی می شوند. 3 ) مطبوعات میانه رو این مطبوعات از افراط و تفریط گریزانند، بیش تر خود را در قالب ژورنالیسم حرفه ای، فارغ از ارزش داوری ها و آرمان گرایی ها به طبع و نشر اطلاعات، اخبار و تفاسیر مبادرت می ورزند این مطبوعات با پذیرش ضوابط رسمی و درک آستانه تحمل نظام های سیاسی به فعالیت مطبوعاتی می پردازند.   تاریخچه مطبوعات در تبعید  ایرانی    حیات روزنامه نگاری به مفهوم امروزی در ایران را می توان حاصل نو اندیشی و فرهنگ پذیری میرزا صالح شیرازی در انتشار روزنامه "کاغذ اخبار" در سال 1253 ه.ق دانست که در عهد محمد شاه قاجار آغاز شد و در دوره ناصرالدین شاه  بر تعداد این نشریات که از آن تحت عنوان نشریات دولتی یاد می کنیم افزوده شد. (صفری،1382 :165 ؛  قاسمی، 1380 :29-28 و خانیکی،1381 :286) .     نشریات دولتی این دوره با تمام کاستی ها ی موجود، کمک زیادی به ترویج علوم جدید و طرح مسائل نوین در جامعه ی بی خبر ایران نمودند. این روزنامه ها در یک چیز مشترک بودند، رسمی بودن و دولتی بودن. این وابستگی موجب شده بود تا مطالب منتشر شده، سطحی و کم ارزش باشند. افراد جامعه چون بر این موضوع واقف بودند که در آن روزنامه ها مجالی برای طرح مسائل و انتقادات وجود ندارد، لذا متوسل به روزنامه های فارسی زبان منتشره در کانون های خارج از ایران نمودند.( خانیکی، همان:291 )    در این دوران مطبوعات درون مرزی؛ دولتی و استبدادی و تلاش های روزنامه نگاری برون مرزی عقیدتی، سیاسی و انقلابی می باشد. در این عصر حاکمیت در ایران به مطبوعات با عنوان پیام رسان دولت می نگریست و انعکاس رویدادهای سیاسی و اجتماعی در روزنامه های دولتی درون مرزی جای نداشت لذا مطبوعات تبعیدی در خارج از مرزهای کشور شکل گرفت.    چهار دهه پس از اانتشار کاغذ اخبار ،«اختر» به عنوان اولین روزنامه خارج از کشور به همت محمد طاهر در سال 1292 در قسطنطنیه (استانبول) پا به عرصه حیات نهاد . این روزنامه که مروج نظریه اصلاحی و مدرنیزاسیون بنیادی بود، نقش مهمی در بسط و توسعه افکار جدید در ایران داشت. سید جمال دیگر مصلح ایرانی، دومین روزنامه تبعیدی را تحت عنوان عروة الوثقی در سال 1300 با محتوای اتحاد اسلامی منتشر کرد.     در بین روزنامه های تبعیدی، هشت روزنامه مجموعه ای را تشکیل می دهند که از آن ها به عنوان مهم ترین روزنامه های تبعیدی خارج از ایران تا پیش از انقلاب مشروطه یاد می شود. این روزنامه ها عبارتند از:    اختر( قسطنطنیه)، عروةالوثقی (پاریس)، قانون ( لندن)، شاهسون ( قسطنطنیه)، حکمت (قاهره)، حبل المتین ( کلکته)، ثریا ( قاهره)، پرورش ( قاهره)      زمینه های شکل گیری مطبوعات در تبعید الف ) شرایط سیاسی - اجتماعی    افزایش جمعیت شهرها و رشد شهر نشینی، یکی از تغییرات و تحولات مهم اجتماعی ایران در دوران ناصرالدین شاه بود. پدیده شهر نشینی، مطالبات و نیازهای جدیدی را به دنبال داشت که ساختار و مناسبات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی سنتی حاکم بر جامعه، قادر به پاسخگویی و تامین آن ها نبود.(آجدانی، 10 :1386 )    افزایش استبداد داخلی و فساد و نا کارآمدی حکومت ودربار قاجار و ضعف و ناتوانی ساختارو نهادهای سنتی جامعه، به افزایش نارضایتی از وضع موجود انجامید. افزایش رقابت جویی های استعمارگران و نفوذ و دستیازی های سلطه طلبانه ی کشورهای استعمارگر و واگذاری امتیازات فراوان از سوی حکومت قاجار به قدرت های خارجی، به ویژه در دوران سلطنت ناصرالدین شاه، نارضایتی و مخالفت های به وجود آمده بر ضد وضع موجود را تشدید کرد.( همان:31 )    روند تحولات اجتماعی که در اثر تاسیس دارالفنون و افزایش تماس ایرانیان با غرب به وجود آمده بود ، بعد از انتشار روزنامه های روشنگر، سرعت بیشتری به خود گرفت.    افزایش آگاهی های نسبی و تدریجی جامعه ایران با پیشرفت های چشمگیر چوامع غربی، به ویژه مقایسه ی آن پیشرفت ها با ضعف و عقب ماندگی ها در حکومت و جامعه ایران، اندیشه ی ترقی خواهی، نوگرایی و اصلاحات را در ایران گسترش بخشید. اما فقدان بنیادهای سیاسی- اجتماعی و عدم تکامل و شکل گیری فکری و سیاسی لازم برای استقرار و نهادینه کردن دستاوردهای دموکراسی ازیک سو و بی توجهی به اصلاح امور و نادیده انگاشتن حقوق افراد و عدم شکل گیری نهادهای رسمی قانونی به منظور نظارت بر عملکرد دولت از سویی دیگر سبب ساز توسعه بحران سیاسی و تنش های اجتماعی گردید. برای دریافت متن کامل مقاله کلیک کنید...