دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علوم انسانی» ثبت شده است

۱۴
اسفند

وضعیت رشته علوم سیاسی و عدم وجود فرصت شغلی

برخی نهادها با ادامه رشته علوم سیاسی مخالف هستند موسس انجمن علوم سیاسی ایران و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی معتقد است: برخی در داخل ساختار سیاسی و اجرایی کشور، علوم انسانی و مخصوصا علوم سیاسی را غیر خودی تلقی می کنند بنابراین درصدد حذف آن هستند.

مجتبی مقصودی روز سه شنبه در گفت وگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا در پاسخ به این پرسش که دلیل حذف شدن رشته علوم سیاسی از استخدام های دستگاه های دولتی چیست، گفت: رویکرد برخی نهادهای تاثیر گذار و سیاست گذار در حوزه فرهنگی معطوف به این مسئله است که خیلی مایل به استمرار فعالیت علوم سیاسی نیستند و یکی از عوامل مشکلات کشور را رشته های علوم انسانی می دانند.

مقصودی افزود: همچنان که کم و بیش همگان مطلع هستند؛ پیش تر اقداماتی از سوی نهادهای حاکمیتی برای تغییر سر فصل های رشته علوم سیاسی صورت گرفت و با مقاومت بدنه ی علمی این رشته مواجه شد چون بر این نظر بودند که این سر فصل ها ناقص به انجام رسیده بود که نمادی از تفکری ایدئولوژیک است که مشکلات کشور را بیش از زمینه یابی واقعی، بخاطر علوم انسانی می داند که بخشی از حاکمیت به این گزاره معتقد هستند.

رئیس اسبق انجمن علوم سیاسی ایران با تصریح بر این نکته که عوامل مشکلات کشور را باید در بستر های دیگری جستجو کرد گفت: مشکل را در بنیادهای سیاست گذاری سیستم و نظام آموزشی باید جستجو کرد. البته از طرف دیگر رشته علوم سیاسی هم باید کاربردی، بومی و روز آمد بشود و اصولا فلسفه شکل گیری انجمن علوم سیاسی هم همین است که این رشته را روز آمد، بومی سازی و کاربردی کند.

  • مجتبی مقصودی
۰۵
مرداد
از علوم انسانی تا تغییر ساختارهای اجتماعی مینا علی‌اسلام ، روزنامه فرهیختگان، شماره 1435، پنجم مرداد 1393    قاسم افتخاری به ژرف‌اندیشی و پیشگامی در تحصیل و تدریس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل شهره است. اغلب اساتید برجسته علوم سیاسی، روابط بین‌الملل، حقوق و برخی شاخه‌های علوم اجتماعی از شاگردان این استاد بوده‌اند. به‌حق می‌توان او را پدر علم سیاست نوین ایران در کنار مرحوم حمید عنایت دانست. این استاد برجسته تاکنون با هیچ رسانه مکتوبی مصاحبه نداشته است. از این رو فرصتی طلایی برای ما فراهم آمد تا بتوانیم با استاد افتخاری گفت‌وگویی پیرامون وضعیت علوم اجتماعی و علوم انسانی در ایران داشته باشیم. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.
  • مجتبی مقصودی
۳۱
تیر
آیا سبد علوم‌ سیاسی خالی است؟دکتر محمد جواد غلامرضا کاشیعضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی   علوم سیاسی در ایران وضعیت چندان مطلوبی ندارد. دلایل این وضعیت، گسترده و متنوع است. اما من اینجا با فهم بنیادینی سروکار دارم که اساس علوم سیاسی در ایران بر آن پایه‌گذاری شده است. این تصور اساسی وجود دارد که علوم سیاسی یک علم است و قرار بر این نهاده شده که امور سیاسی در ایران مطابق با قواعد تعریف شده در حوزه این علم، موضوع شناسایی واقع شود. یک متخصص علوم سیاسی بر خلاف کسی که چندان با این علم آشنایی ندارد، می‌تواند از آنچه با ماکس وبر، دورکیم، هابرماس یا بوردیو آموخته درباره چند و چون تحولات سیاسی در ایران اظهار نظر تخصصی ‌کند. او چنان تصویر پیچیده‌ای از رویدادهای جاری تولید می‌کند که برای یک شاهد ساده تحولات، شگفت‌انگیز به نظر می‌رسد، حیرت او را برمی‌انگیزد و پشت آنچه به‌طور روزمره تجربه می‌کند، از رازهای پنهان سر درمی‌آورد.   این نقش‌آفرینی علوم سیاسی البته برای جلسات هم‌اندیشی و بحث علمی، برای نگارش رساله‌های علمی و تخصصی، حتی برای گپ و گعده‌های خصوصی کارآمد بوده است اما دردی از مشکلات عینی در حوزه سیاسی ایران درمان نکرده است. بخش‌های اجرایی در کشور، کمتر خود را نیازمند نظر یک متخصص علوم سیاسی یافته‌اند و به نظر جامعه‌شناسان و متخصصان علم مدیریت برای فهم و حل یک مشکل سیاسی در کشور، بیشتر احساس نیاز کرده‌اند تا یک متخصص علوم سیاسی. نمی‌توان در این زمینه تنها مدیران دولتی را متهم کرد. حوزه علوم سیاسی در ایران تاکنون از خود کارآمدی چندانی نشان نداده است. عملاً در منظومه علوم انسانی در کشور، علوم سیاسی در زمره علوم در حاشیه است. جامعه‌شناسان، روانشناسان، اقتصاددانان بیشتر از ما علوم سیاسی خوانده‌ها، توانسته‌اند به اثبات خود بپردازند و بخش‌های تصمیم‌گیر را به ضرورت توجه به حوزه علمی خود وادار کنند.   ماجرای نسبت میان علوم سیاسی و تاریخ از قلمروهای مهمی است که می‌تواند پرتویی بر فهم بنیادی ما از علم سیاست بیفکند و موجبات تجدید نظر ما از فهم خودمان را مهیا کند. ابتدا به نسبت‌های متعارف درباره نسبت میان علوم سیاسی و تاریخ اشاره خواهم کرد و با نقد این نسبت‌های متعارف، از ویتگنشتاین مدد خواهم گرفت و الگویی تازه از نسبت‌گذاری میان علوم سیاسی و تاریخ برقرار خواهم کرد. تصورم بر این است که این نسبت‌گذاری تازه، می‌تواند سرمنشأ درکی تازه از سرشت علوم سیاسی باشد و به کارآمد شدن این شاخه از دانش کمک کند.
  • مجتبی مقصودی