دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تساهل» ثبت شده است

۲۵
بهمن

گفتگو  و تعامل تنها راه نجات خاورمیانه و ضرورت شکل گیری کمپین صلح خواهی

مصاحبه با خبر آنلاین

سعید جعفری/ سه شنبه 20 بهمن 1394

/ http://khabaronline.ir/

مقصودی: تنها راه نجات خاورمیانه گفتگو، تعامل و شکل گیری اعتدال با محوریت ایران، ترکیه و عربستان است

بین الملل > دیپلماسی -

 رئیس سابق انجمن علوم سیاسی ایران در کافه خبر معضلات و مشکلات پیرامون عدم شکل گیری تفکر صلح خواهی در منطقه خاورمیانه را مورد بررسی قرار داد.

سعید جعفری   

  نگاه حذفی تنها به تشدید منازعات منتج می شود. این جمله کلیدی گفتگوی حاضر است. مصاحبه با رئیس سابق انجمن علوم سیاسی ایران. مجتبی مقصودی به کافه خبر آمده بود تا درباره راهکارهای ترویج اندیشه صلح طلبی بگوید.

رئیس انجمن مطالعات صلح معتقد است "دو عامل سبب جدی تر شدن مفهوم صلح خواهی در منطقه خاورمیانه شده است. نخست واقع گرا شدن نخبگان و دیگری حس ناامنی و خشونت از سوی توده مردم". این دو مولفه باعث شده تا امید برای شکل گیری کمپین صلح خواهی در منطقه تقویت شود. استاد علوم سیاسی  دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکز  همچنین بر این نظر است "تفکر حذفی و هویت سازی های ایدئولوژیک جز بر سامان ناامنی و خصومت ورزی برقرار نخواهد بود". مقصودی همچنین ترویج نگاه بین الاذهانی و فهم مشترک را راهکاری ضرورری برای دستیابی طرف های مختلف مناقشه به منافع ارزیابی کرد و اظهار داشت "جز با در نظر گرفتن منافع همه گروه های حاضر، صلح و آرامش حاصل نمی آید". مشروح پرسش و پاسخ ما با عضو هیئت مدیره انجمن علوم سیاسی ایران را در ادامه می خوانید.    

   بحث را با موانع شکل گیری مفهوم و اندیشه صلح در منطقه خاورمیانه آغاز کنیم. ما عموما از جنگ به معنای خشونت آمیزش زیاد می شنویم و مفاهیم و اندیشه های جنگ شناسی بیش از صلح شناسی مورد عنایت قرار می گیرد و مبنای عملی اش هم دیده می شود. ولی تلاش ها در جهت تبیین و تسری صلح در منطقه کمتر دیده می شود. ریشه یابی و ریشه شناسی این بحران به کجا باز می گردد؟ به روحیات مردم منطقه مربوط است، کم کاری نخبگان را باید مسئول بدانیم یا عوامل دیگری مورد توجه است؟   

  در منطقه خاورمیانه ما با دو دسته نیروها مواجه هستیم. اگر بخواهیم سنجشی میان این نیروها داشته باشیم به نظر می رسد به دلایل متعددی وزن نیروهای صلح طلب و مصالحه جو تضعیف شده و جایگاه و پایگاهشان را از دست داده باشند. یک دلیل  تضعیف وضعیت و جایگاه طبقات متوسط اجتماعی و اقتصادی به دلیل تحولات اخیر باشد که در نتیجه توان این نیروها رو به تنزل گذاشته است. 

   نکته کلیدی این صلح خواهی با تجربیات قبلی در این است که مطالبه ی جدید غیر سیاسی است؛ بدین لحاظ، صلح فی النفسه در حال تبدیل شدن به یک مفهوم ارزشی است. مشخصا در این سال ها جایگاه و پایگاه اقتصادی طبقه متوسط مطالبه گر در اکثر این کشورها تضعیف شده است. دومین عامل هم این است که اگر در گذشته نوعی فضای رقابتی میان شرق و غرب وجود داشت و روشنفکران با مددجویی از این رقابت به تبیین نظرات خود و یارگیری می پرداختند و قدرت مانور داشتند، با تغییر فضا و یکدست شدن فضا به نفع سرمایه داری لیبرال، مواضع نیروهای فرهنگی و روشنفکری صلح طلب تضعیف شده است. تجربه دیگری هم که حاصل آمد تجربه سیاست خیابانی است. یعنی فهم سیاسی، سیاست در جایگاه آرمانی و مدینه فاضله تا اندازه ای رنگ باخت. بخش هایی که تولید کننده اندیشه و ایده و عمل بودند و نهایت آن ایده های روشنفکری بودند به دولت هایی انجامید که خیلی مطلوب نظر جامعه روشنفکری نبود و در نتیجه سرخورده از آن نگاه آرمانی از دولت های سوسیالیستی در سطح منطقه گرفته تا دولت های ناسیونالیستی عربی و حتی برخی از دولت های اسلامگرا در کل جامعه مشاهده شد و موجبات سرخوردگی جریان های آوانگارد جامعه گردید.    به نظر می رسد نیروهایی که با آگاهی و فهم درست می توانستند پیش قراول اندیشه و پرچم صلح شوند به دلایلی چون تجربه تاریخی، ناتوانی در برآورده ساختن نگاه  و ایده های آرمانی در استقرار دولت های دموکراتیک به حاشیه رانده شدند. نقش نظام های اقتدارگرا و ایدئولوژی های اقتدارگرا و حامیان آنها افزایش پیدا کرد. در واقع در پی استقرار و روی کار آمدن دولت های اقتدارگرای ایدئولوژیک شاهد رادیکالیزه شدن کل فضای منطقه هستیم. یعنی با هویت سازی های افراطی و ایدئولوژیک عملا جوامع آنتاگونیستی و تضادها ترمیم ناپذیر و آشتی ناپذیر شد.

  • مجتبی مقصودی