دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بابک نادرپور» ثبت شده است

۱۵
بهمن
یاران را چه شد ؟! به مناسبت گردهمایی یاد ایام دکتر بابک نادرپور        نهم بهمن ماه 1392 بدون تردید به عنوان یکی از خاطره انگیزترین روزهای زندگیِ تعدادی از دانشجویان رشته علوم سیاسی ورودی سالهای نیمه اول دهه 1360 دانشکده خقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ، در ذهن آنان حک خواهد شد .دانشجویان جوان آن زمان، اکنون در کسوت اساتید دانشگاه ، روزنامه نگار، نویسنده، کارشناس ارشد ، سفیر و رایزن فرهنگی، کنش گر سیاسی، نماینده مجلس و ... بعد از قریب به یک ربع قرن همدیگر را ملاقات می کردند .      این اقدام سترگ ، هرچند دیر هنگام ، اما بسیار ارزشمند بود. باید به ریاست محترم انجمن علوم سیاسی ایران دست مریزاد گفت که بار اصلی انجام هماهنگی های لازم جهت برگزاری هرچه بهتر این ‹‹ مجمع خوبی و لطف›› را یک تنه بر دوش کشیدند. این گردهمایی به یک اعتبار ماکتی از یک آشتی ملی نیز بود. دوستانی که به اقتضای جوانی و شرایط زمانه کمتر تاب تحمل همدیگر را داشتند ، اکنون با رویی گشاده و لبی خندان با همدیگر چاق سلامتی  و خوش و بش می کردند. کاش شاهد نشست هایی از این دست در مقیاس بزرگتر ملی، آن هم در بین سیاستمداران متعلق به جناحهای سیاسی کشور نیز می بودیم .       مراسم از ساعت 4 عصر آغاز شد . همانطوری که انتظار می رفت قیافه ها همه دیدنی بود. تقریبا چهره ای نبود که در آن نشانی از چین و چروک نباشد. ظاهرا آرایش هم دردی را دوا نکرده بود ! خانمها که بنا به سرشت شان کمتر زیر بار پیری می روند ! در گفتار و کردار چنین می نمودند که در این خصوص منطقی می اندیشند. دیگر کسی طاقچه بالا نمی گذاشت ! بعضی ها بی خیال آرایش شده بودند، برخی نیز چادر را به یک سو فکنده و به جرگه روسری داران پیوسته بودند. برخی از آقایان بی هیچ مقاومتی سرنوشت محتوم میان سالی  را پذیرفته بودند . بعضی ها با ‹‹سیاه›› کاری ! و لطایف الحیل خواسته بودند گذشت زمانه را دور زنند. اما حساب چهره های پرچین و جبین های پرآژنگ را نکرده بودند!  برخی با ‹‹ریش›› زدائی در حال می خواستند بگویند که در گذشته از وضعیت حاکم دل ‹‹ریشی›› داشته اند. عده ای نیز با پوششی صوفی مآبانه ، قیافه ای شبیه شمس تبریزی ! آراسته بودند و تلویحا از گذشته استغفار می کردند. همه حرفهای خوبی می زدند. اما به قول شاعرمرحوم قیصر امین پور ‹‹ چقدر زود دیر می شود›› !
  • مجتبی مقصودی