منطقه پرهویت و پر
قومیت خاورمیانه همچنان در ریشه اختلافات و تضادها میسوزد، بی آنکه از حجم واگراییها کاسته
شود. نه تنها دولت - ملتسازی به مفهوم کامل آن در میان جوامع عربی خاورمیانه شکل نگرفته که همچنان قومیت،
دین و مذهب حرف اول و آخر را در یارگیریها و نزاعهای این جوامع می زند. دکتر مجتبی
مقصودی رئیس پیشین انجمن علوم سیاسی معتقد است گامهایی برای عبور و خروج از این وضعیت
برداشته شده است، اما کافی نبوده است، چرا که غیریت سازیهای ایدئولوژیک و دینی امکان
تعامل و کنار گذاشتن اختلافات را نمیدهد. استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز بر این نظر است تا زمانی که با خشونت پاسخ خشونت داده میشود نمیتوان به خروج از این وضعیت
امیدوار بود. مجتبی مقصودی که روزهای پایانی تابستان به کافه خبر آمده بود؛
تنها راه پیش روی خاورمیانه گفتگو، تعامل و شکلگیری اعتدال با محوریت ایران، ترکیه
و عربستان می داند.. رئیس پیشین انجمن علوم سیاسی که طی این سالها توانست تحولی اساسی در
این نهاد غیردولتی ایجاد کند و انجمن را به عنوان یکی از موفق ترین مجموعه های علمی
غیردولتی کشور معرفی کند، این روزها در کسوت عضو هیئت رئیسه انجمن در صحنه حضور دارد.
در ادامه مشروح گفتگوی خبر آنلاین با بانی و مؤسس انجمن علوم سیاسی ایران و مدرس دانشگاه
میخوانید.
خاورمیانه عربی همچنان
در بن بست شکلگیری و تشکیل روند دولت - ملتسازی قرار دارد و شاهدیم که مردم این جوامع
بیش از اینکه بر اولویتهای ملی تاکید کنند، همچنان بر مؤلفههای قومی، دینی و مذهبی
اصرار میورزند. این عقبماندگی از چه عواملی نشأت گرفته است؟
در منطقه خاورمیانه
عربی تقریباً 20 کشور حضور دارند که حدوداً 300 میلیون جمعیت هم در این کشورها زندگی
میکنند. برای پاسخ به سؤال شما بهتر است ابتدا وضعیت اجتماعی و جمعیتی این مناطق
را بررسی کنیم. البته در همه جای جهان ناهمگونی وجود دارد، ولی ناهمگونی منطقه خاورمیانه
عربی قابل تأمل است. تلفیقی از اعراب و دیگر گروههای قومی و نژادی در این منطقه
حضور دارند. تقریباً حدود 50 میلیون غیر عرب در این منطقه زندگی میکنند. اگر بخواهیم
به ترکیب جمعیتی به لحاظ قومی، مذهبی و دینی رجوع کنیم، منطقه خاورمیانه خاستگاه ادیان
الهی است و بزرگترین ادیان الهی آنجا هستند و خود این ادیان الهی هم بعدها شاخهشاخه
شدند. از بین مسلمانان هم دو گروه عمده شیعه و سنی هستند ولی این تنها ترکیب موجود
نیست و مجموعه گستردهتری مشاهده میشوند و حتی ایزدیها، علویها، دروزی ها در مجموعه
مسلمانان حضور دارند که به لحاظ تعلق خاطر تفاوتهایی دارند و هر کدام از اینها به
لحاظ تمرکز جمعیتی در بخشهایی از مناطق چند کشور حضور دارند و این خود مخاطره برانگیز
است. درعینحال اقلیتهای مسیحی مانند قبطی ها در مصر، ارمنیها در سوریه و لبنان،
آشوریها در موصل و مارونی ها در لبنان هم بر پیچیدگی این مجموعه افزوده است. در نتیجه
این ترکیب جمعیتی برخواسته از آن خاستگاه دینی - مذهبی تنوع ویژهای را به این
منطقه میبخشد. شاید در شرایط عادی شما مطرح کنید که این تنوع ترکیب جمعیتی در همه
جای جهان است، بله همین طور است، ولی در همه جای جهان زودتر فرآیند دولت - ملتسازی
آغاز شده است. گامهای زیادی برداشته شد و در واقع پروسه دولت - ملتسازی را تا اندازهای
پیش بردند. اما مشکل آنجایی آغاز میشود که پروسه دولت - ملتسازی در کشورهای خاورمیانه
دیرتر انجام و آغاز شد.
این روند با تأخیر،
موفقیتهایی هم داشته است؟
واقعیت این است که این روند چندان
قرین توفیق نبوده است. تا حدودی میتوانیم بگوییم گامهای اولیه برداشته شد ولی نمیتوانیم
بگوییم به صورت کامل این روند انجام پذیرفته است. اگر ما فرآیند دولت - ملتسازی را
استحاله گروههای قومی، دینی، مذهبی و نژادی در یک بافت اجتماعی فراگیرتر به نام ملت
ببینیم، به طور مشخص در خاورمیانه کمتر این رویه انجام شده است. البته طبیعتاً برخی
کشورها گامهای بیشتری برداشتند و در برخی گامها محدودتر بوده است. در واقع مقصود
من این است که پروژه دولت - ملتسازی به دلایلی به توفیق کامل منتج نشد.
این دلایل را بر
می شمرید؟ چه عوامل و مؤلفههایی سبب شده تا این فراگرد قرین موفقیت نباشد؟
بخشی از این ناکامی
و تأخیر متأثر از عوامل برونزا هستند. بخشی هم البته درونزا هستند. شاید تفاوت دولت
- ملتسازی در کشورهای اروپایی و توسعهیافته با کشورهای خاورمیانه عربی این است که
در آن کشورها بیشتر عوامل درونزا تأثیرگذار بودهاند، اما در خاورمیانه عربی بیشتر
مؤلفههای برونزا موثر بودهاند. یکی دیگر از دلایلی که این روند قرین موفقیت نشد،
انقطاعهای تاریخی است. اساساً دولت - ملتسازی با مفهوم مدرنیته شکل میگیرد. یکی
از روندهای مدرنیته ورود نهادهای مدرن سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به جامعه است. مانند
حزب، نهادهای مدنی جدید، مجلس، پارلمان، دستگاههای کنترلی و نظارتی قانون اساسی و
ارتش نوین، نظام آموزشی نوین و امثالهم جز ابزارهای دولت - ملتسازی هستند. یعنی در
تمام کشورهایی که دولت - ملتسازی را با موفقیت سپری کردهاند، این روندها مشاهده شده
است. در خاورمیانه عربی هم این روندها آغاز شد، ولی نکتهای که وجود داشت این است که
این رویه در این کشورها با ایدئولوژی همراه بود و این ایدئولوژیها نتوانست این پروسه
را به سرانجام برساند. ضمن اینکه این ایدئولوژیها به صورت کامل و پیوسته نبوده است.
در یک دورهای ناصریسم، در دورهای بعثیسم، در دوره دیگر سوسیالیسم و حتی در بازه زمانی
دیگر پان عربیسم!. اینها اجزایی از ایدئولوژی سازنده دولت - ملتهای نوین در خاورمیانه
عربی بودند. به نظر من این شیوه دولت- ملت سازی به اتمام نرسیدند و هر یک از آنها در یک جایی دچار انقطاع
شدند. هر یک از اینها با مشکلات درونزا و برونزا مواجه شدند. به نظر می رسد تا زمانی که نظام بینالمللی دو قطبی بود، تکلیف دولت ملتسازیها مشخص تر بود. ضمن
اینکه ایدئولوژیهای فائقه که یکی سوسیالیسم و دیگری سرمایهداری بود و مشخص بود که
شما در کدام جبهه هستید و آن اردوگاه از شما حمایت میکرد. محمل سوسیالیستی خیلی
از تکالیف را برای شما مشخص میکرد و هدف و مسیر را معین میکرد، اما با برداشته شدن
چشمانداز سوسیالیستی و آرمانخواهیهای سوسیالیستی کل کشورهای خاورمیانه با توجه به
فرآیند جهانی شدن، دچار خلاء آرمانی و از هم پاشیدگی فکری شدند. پس یک مولفه انقطاع تاریخی است،
دوم عدم بهرهگیری مناسب و مستمر از ایدئولوژی تمام کننده است و هر از چند گاهی با
یک ایدئولوژی رقیب رو به رو شدند. در آوردگاه خاورمیانه عربی در مقابل اسرائیل عدم
موفقیت در مقابل آن رژیم به نوعی نقطه منفی در کارنامه دولت - ملتسازی آنها هم محسوب
میشد. یعنی اگر دولت مصر میتوانست صحرای سینا را پس بگیرد و با اسرائیل مقابله کند،
در روند دولت - ملتسازی توفیق محسوب میشد. هیچیک از اینها نتوانستند در مقابل آوردگاه
اسرائیل و متحدانش علیرغم اینکه 20 کشور بودند قرین توفیق شوند و در نتیجه آن ناتوانی،
اصلاً سازه دولت - ملت آنها را هم زیر سؤال برد. البته این مسئله باعث شد تا مؤلفههای
هویتی را هم پررنگ کند. این مسئله انسجام هویتی را میان اعراب بیشتر کرد ولی تنها در
این حد بود که نظامها را حفظ کند. اینکه حرکتی به پیش بردارند که ملتهای مسلمان منطقه
را مجاب کند که این دولت ملتسازی موفق شوند خیلی قرین موفقیت نبوده است.
ادامه مطلب
درج شده در تاریخ چهارشنبه 2 مهر 1393
طبقه بندی: نقد، نظر و بررسی، گفتگو و هم اندیشی، اخبار، عمومی،
برچسب ها: داعش، مجتبی مقصودی، خاورمیانه، کافه خبر، خبر آنلاین، هویت، قومیت،
محور های همایش
- دین ، سرمایه اجتماعی و هویت ملی
- سرمایه اجتماعی و امنیت مناطق مرزی
- انتخابات ، سرمایه اجتماعی و هویت ملی
- سرمایه اجتماعی مرز نشینان و هویت ملی
- احزاب سیاسی ، سرمایه اجتماعی و هویت ملی
- نخبگان سیاسی ، سرمایه اجتماعی و هویت ملی
- جامعه شبکه ای ، سرمایه اجتماعی و هویت ملی
- دولت ، نهادهای مدنی و سرمایه اجتماعی در ایران
- سرمایه اجتماعی ، روابط میان قومی و هویت ملی در ایران
- طبقه متوسط جدید ، سرمایه اجتماعی و هویت ملی در ایران
- نقش طبقات اجتماعی سنتی سرمایه اجتماعی در نظم و امنیت
- فضای مجازی ، سرمایه اجتماعی و تحولات هویتی در کشور و رابطه آن با نظم و امنیت
برخی از سخنرانان: دکتر مجتبی مقصودی، دکتر مسعود مطلبی، دکتر محمد کاظم سجادپور، دکتر حسین سلیمی، دکتر قاسم افتخاری، دکتر وحید سینایی، دکتر ابوالفضل دلاوری، دکتر ابراهیم متقی، دکتر محمد جواد غلامرضا کاشی، دکتر قربانعلی گنجی و دکتر سجاد ستاری
زمان برگزاری: پانزدهم آبان ماه 1392
درج شده در تاریخ یکشنبه 12 آبان 1392
طبقه بندی: گفتگو و هم اندیشی، اخبار، عمومی،
برچسب ها: سرمایه اجتماعی، هویت ملی، انجمن علوم سیاسی ایران، قومیت، آزادشهر،
نقدی بر یک ایده
مجتبی مقصودی
روزنامه شرق، سال یازدهم، شماره ،1865، چهارم آبان 1392، ص 9
از جمله نظریه های تحلیل مناسبات اجتماعی در جوامع چند قومی نظریه "توسعه ناموزون و نابرابری های منطقه ای" است که به دنبال تبیین و شناسایی دلایل و زمینه های تفاوت های سطح توسعه در درون یک کشور است. این نظریه بروز تواما توسعه یافتگی و عقب ماندگی در یک جغرافیای سیاسی را علاوه بر فاکتورهای طبیعی، جغرافیایی و جمعیتی؛ متاثراز ساختار برنامه ریزی و سیاستگذاری و سیر و جهت سرمایه گذاری بخش خصوصی می داند، نتیجه آن که، این عوامل برای برخی از مناطق یک کشور توسعه اقتصادی و برای تعدادی دیگر از مناطق و نواحی کشور عدم توسعه اقتصادی را به همراه دارد و توسعه کاریکاتورگونه و ناهماهنگ مهمترین پیامد این وضعیت است.
کشور ما نیز کم و بیش مبتلابه چنین اوضاع و احوالی است و برخی استان ها، مناطق و نواحی به ویژه مناطق مرزی کشور دهه ها است که از این وضعیت در رنج هستند و علیرغم تلاش های سیستماتیک انجام شده از دهه 1350 ه.ش و در قالب برنامه های عمرانی و حتی در بعد از انقلاب در حمایت از ایلات و عشایر، مناطق محروم، روستایی و مرزی کشور، این معضل نه تنها همچنان باقی است؛ بلکه به استناد برخی آمارها روندی فزاینده یافته و ناموزونی های منطقه ای را تشدید شده است.
با چنین پیش زمینه ای و با اذعان بر نقش پارلمان ها در جهت گیری نظام برنامه ریزی و سیاستگذاری کشورها، در هفته گذشته فراکسیون توازن در مجلس شورا با حضور و مشارکت حدود 75 تن از نمایندگان استان های زاگرس نشین با هدف رفع عقب ماندگی های تاریخی و تسریع فرایند توسعه و به عبارتی ایجاد شرایط توسعه موزون و توازن منطقه ای از طریق تاثیر بر فرایند برنامه ریزی و سیاستگذاری کلان کشور تشکیل شد.
ادامه مطلب
درج شده در تاریخ یکشنبه 5 آبان 1392
طبقه بندی: مقالات، نقد، نظر و بررسی، گفتگو و هم اندیشی،
برچسب ها: فراکسیون توازن، مجلس، زاگرس، قومیت، توسعه ناموزون و نابرابری های منطقه ای، فراکسیون،
کمیته جامعه شناسی سیاسی انجمن علوم سیاسی ایران
با
مشارکت دفتر همکاریهای علمی و فرهنگی ایران و اقلیم
کردستان عراق
و خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می کند:
نشست چشم انداز تعامل فرهنگی ایران و اقلیم کردستان عراق در دولت جدید
با حضور:
دکتر محمد صدیق جگرخون
احسان هوشمند
دکتر جعفر حق پناه
دکتر محمدسالار کسرایی
زمان: یک شنبه 5 آبان 1392، ساعت 17 تا 19
مکان: خیابان استاد نجات الهی (ویلا)، نبش ورشو، خانه اندیشمندان علوم انسانی
درج شده در تاریخ دوشنبه 29 مهر 1392
طبقه بندی: نقد، نظر و بررسی، گفتگو و هم اندیشی، اخبار،
برچسب ها: اقلیم کردستان عراق، قومیت، تعامل فرهنگی، انجمن علوم سیاسی، کردها،
رئیس انجمن علوم سیاسی ایران: اعتماد به اقوام ایرانی شرط اعتدال است
یک استاد دانشگاه گفت: تساهل و مدارا مبنای اعتدال در حوزهی قومیتها باید باشد و از سویی اعتماد به اقوام ایرانی شرط اعتدال است
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دکتر مجتبی مقصودی دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی در سخنانی در دومین روز از همایش ملی تبیین مفهوم اعتدال، با اشاره به تاثیر سیاستهای اعتدالی بر رفع مشکلات قومیتها در کشور، افزود : اعتدال با لوازم و الزاماتش میتواند شاکلهی برخورد با مسائل باشد، هر چند نمیتوانیم مدعی باشیم که اعتدال بهترین روش برای برخورد با مشکلات است.
وی با بیان این که مسالهی قومیتها یک واقعیت سیاسی - اجتماعی در ایران است، تصریح کرد: دولتهای اقتدار گرا اصلا تمایل ندارند به موضوع قومیتها بپردازند چون معتقدند طرح این مساله مشکلات بیشتری را دامنگیر کشور میکند.
رئیس انجمن علوم سیاسی ایران با اشاره به مساله ی قومیتها از منظرهای مختلف تصریح کرد: متاسفانه مساله قومیتها در سالهای گذشته در حوزهی امنیت ملی قرار گرفته است به جای این که این موضوع در چارچوب مطالعات قومی و اجتماعی باشد و این روند آثار سوء را برای کشور در بر داشته است.
این استاد دانشگاه با بیان این که فرصت انتخابات در کشور همواره محملی برای بیان مطالبات قومی بوده است اظهار کرد: در مقطع انتخابات مطالبات قومی افزایش مییابد چرا که نظام نیز به دنبال مشارکت حداکثری است. و به افزایش مشارکت نگاه مثبت دارد، اما چنانچه مطالبات در یک دورهی طولانی پاسخ داده نشود، که متاسفانه در کشور این اتفاق افتاده است این نابسامانیها و عدم تعادلها بیشتر و بیشتر میشود و جامعه را دچار مشکل میکند و میبینیم وقتی نمایندهای از اقلیتها میخواهد در مجلس شورای اسلامی رای بیاورد از موضوعات و مشکلات قومی و قبیلگی سوء استفاده میکند که البته از یک منظر امری طبیعی است و از منظر دیگر تهدید است.
مقصودی ادامه داد: ما همواره میگوییم اقوام و قومیتها در کشور فرصت هستند، اما هیچ وقت از آنها به بهترین شکل استفاده نمیکنیم. این حرف بیشتر یک تعارف است که میگوییم اقوام فرصت هستند و حداقل از سوی بخشی از نیروهای سیاسی جامعه میدانیم که اقوام را تهدید محسوب میدانند.
این استاد دانشگاه در ادامه سخنانش با بیان اینکه اعتدال به معنای خرد ورزی، انصاف و عدالت را در بر دارد، اظهار کرد: برای پیاده کردن اعتدال در چارچوب بررسی قومیتها ابتدا باید مساله و مشکل قومیتها را بپذیریم و بعد گفت و گوی انتقادی را نیز پذیرا باشیم و اجازه دهیم مسائل و مشکلات حل شوند. همچنین قانونگرایی از جمله مهمترین راهکارهای حل مشکلات کشور و به ویژه مشکل قومیتهاست. در حال حاضر برخی اصول قانون اساسی در حوزه اقوام را کف انتظارات قومیتی باشد.
مقصودی گفت: تساهل و مدارا مبنای اعتدال در حوزهی قومیتها باید باشد و از سویی اعتماد به اقوام ایرانی شرط اعتدال است.
************
اعتدال، شاه کلید برخورد بهینه با پدیده قومیتها در ایران است
درج شده در تاریخ شنبه 9 شهریور 1392
طبقه بندی: مقالات، گفتگو و هم اندیشی، اخبار،
برچسب ها: قومیت، هویت، اعتدال، مجتبی مقصودی، تبیین مفهوم اعتدال،
مبانی اعتدال و پدیدۀ قومیت ها در ایران
مجتبی مقصودی
اگر پدیده قومیت و سیاسی شدن هویت قومی و روند رو به صعود آن را در هفتاد ساله اخیر در ایران به مثابه یک واقعیت موجود برسمیت بشناسیم، مشخصا؛ افراط و تفریط در فهم، تبیین و سیاستگذاری مهمترین معضل پدیده قومیت در ایران و در مقابل بنظر می رسد، اعتدال شاه کلید برخورد بهینه با این مساله است.
عدالت و اعتدال توام با واقع بینی و خردورزی در فهم و تبیین پدیده قومیت در ایران با "باید ها و نبایدها"یی همراه است. در گام اول؛ مستلزم "شناسایی" صورت مساله و متعاقب آن پذیرش مسئولیت عملکردها، سیاست گذاری های هویتی و پیامدهای آن و از جمله فرصت ها و چالش های آن از سوی همه طرف های ذینفع و به ویژه از سوی دست اندرکاران نظام سیاسی است. نفی صورت مسئله، مشکلات این حوزه را از بین نخواهد برد و با مبانی اعتدال ، عدالت و خردورزی ناسازگاری دارد. در گام بعد.....
همایش تبیین مفهوم اعتدال، پنجم و ششم شهریور 1392، تهران،
انجمن علوم سیاسی ایران، مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص، انجمن جامعه شناسی ایران، انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات،
·
درج شده در تاریخ چهارشنبه 6 شهریور 1392
طبقه بندی: گفتگو و هم اندیشی، اخبار، عمومی،
برچسب ها: اعتدال، قومیت، ایران، شناسایی، مجتبی مقصودی،
منازعات قومی در سطح جهان پس از یك دوره روند نزولی، از دهة 1980 شتاب جدیدی یافت. اگر فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و یوگسلاوی را اوج ستیزههای قومی در آخرین دهة سدة بیستم بدانیم، بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان رشتههای مختلف علوم اجتماعی از منظر خاص خویش سعی در تحلیل و تبیین این درگیریها داشتهاند. دستاندركاران رشتة اقتصادی سیاسی نیز در جهت درك چرایی بروز این بحرانها نظریات گوناگونی از جمله نظریة «استعمار داخلی»، نظریة «توسعة ناموزون و نابرابریهای منطقهای»، نظریة «گزینش عقلانی» و نظریة «مركز ـ پیرامون» را مطرح كردهاند كه در این جا به دو نظریة اول میپردازیم و در فرصتی دیگر دو نظریة بعدی را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
نظریة استعمار داخلی
نظریهپردازان استعمار داخلی(١) در تئوریزه كردن مباحث و نیز تعمیم روابط نابرابر میان استعمارگران و مستعمرات به حوزة مناسبات داخلی، وامدار اصطلاح «استعمار» به معنای كلی و كلاسیك آن میباشند. استعمار در مفهوم كلاسیك، ناظر به استعمار داخلی با گسترشطلبیهای اروپاییها در سرزمین آسیایی، آفریقایی و آمریكایی بوده كه از قرن پانزدهم آغاز شده و عملاً اقتصاد و سیاست جهانی را تحت تأثیر قرار داده است.(٢) استعمارگران اروپایی اعم از پرتقالی، اسپانیایی، بلژیكی، هلندی، انگلیسی و فرانسوی از راه غلبه، كاربرد زور و خشونت با تحت انقیاد در آوردن مردمان بومی، محدود كردن تحرك اجتماعی و سیاسی و تحقیر فرهنگی آنها و استقرار روابط مهتر ـ كهتری، به استثمار مردمان بومی و غارت مواد خام سرزمینهای یاد شده پرداختند و با فتح بازارهای محلی، روند انقلاب صنعتی و توسعة اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در كشورهای خود را سرعت بخشیدند.(٣)
ادامه مطلب
درج شده در تاریخ دوشنبه 15 آبان 1391
طبقه بندی: مقالات،
برچسب ها: استعمار داخلی، توسعه ناموزون، اقوام، روابط قومی، قومیت،
در نشست تخصصی رفتار انتخاباتی اقوام در ایران كه در مرکز تحقیقات صدا و سیما برگزار شد، مجتبی مقصودی ضمن تشریح رفتار انتخاباتی اقوام در ایران بیان کرد: تداوم و تناوب قدرت در قالب مبارزات انتخاباتی در جوامع در حال گذار به دموكراسی از حساسیت و ظرافت بیشتری برخوردار است. وی در ادامه به وعدههای انتخاباتی نامزدها و رسانههای ارتباط جمعی اشاره کرد و افزود: رسانههای ارتباط جمعی یکی از ابزارهای انعکاس وعدههای انتخاباتی نامزدها هستند. نخبگان سیاسی بر اساس نویدهایی كه به رأیدهندگان خود میدهند، انتخاب میشوند، وظیفه مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی نیز برخورد فعالانه و منتقدانه با وعدههای انتخاباتی است.
مقصودی با بیان این که جایگاه اقوام در مبارزات انتخاباتی در جوامع در حال توسعه با تکیه بر قومیت شکل می گیرد، خاطرنشان کرد: در جوامع در حال توسعه به دلیل نبود نهادهای مدنی جدید و تشكلهای واقعی حزبی كه مبتنی بر پایگاه طبقاتی و منافع و اهداف مشترك سیاسی و اقتصادی باشند و سنتهای ماندگار دموكراسی پارلمانی را شكل بخشند، یارگیری احزاب سیاسی و برنامههای انتخاباتی با تكیه بر شكافهای اجتماعی، قومی ـ مذهبی و روابط مركز ـ پیرامون صورت میپذیرد.
ادامه مطلب
درج شده در تاریخ دوشنبه 22 خرداد 1391
برچسب ها: اقوام، رقتار انتخاباتی، رسانه ملی، مجتبی مقصودی، مطبوعات، قومیت، مشارکت انتخاباتی،
http://jamaran.ir/fa/NewsContent-id_20175.aspx

آقای دکتر! شما در کتاب «تحولات قومی در ایران؛ علل و زمینه ها» دو واژه مهم را در حوزه مطالعات قومی مفهوم یابی کردید؛ قومیت و بحران قومی. در ابتدای مصاحبه می خواهم به همین دو مفهوم بپردازیم. برخی از صاحبنظران بر این نکته تاکید دارند ، که در جامعه ایران پدیده و تحولی به نام بحران قومی نداشته و نداریم. برای من جالب بود که شما ضمن نقض این دیدگاه، این بحران قومی را بررسی و تشریح و در مواردی انضمامی و مصداقی کرده، به توصیف و چند و چون آن پرداخته اید. میخواهم ابتدا شما تعریفی جامعه شناختی از قومیت در ایران ارائه کنید بعد بحث های بعدی را پی بگیریم.
قوم و قومیت و هویت قومی با مولفه های فرهنگی مثل زبان، مذهب، پیشینه تاریخی، سنن دیر پا، سمبل های فرهنگی و ... مورد شناسایی قرار می گیرد. دومین عنصر در شناسایی قوم و قومیت و هویت قومی تعاملات اجتماعی است این تعاملات اجتماعی موجب شکل گیری هویتی به نام قوم می شود. این تعامل به دو گونه است یک تعامل درون قومی و دیگری تعامل با دیگران. تعامل درون قومی باعث انسجام و هویت یابی می شود و تعامل بیرونی هم از طریق غیریت سازی و دیگرشناسی، خود و هویت قومی معنا پیدا می کند سومین عنصر موثر در فهم قوم، قومیت و هویت قومی، آگاهی قومی است. وجود این سه عنصر تعلقات قومی را رقم می زند؛ بدین لحاظ مفهوم قومیت مفهومی جدیدتر از اقوام است. اقوام در همیشهی تاریخ وجود داشته است اما همزمانی این سه عنصر؛ یعنی وجود شناسه های فرهنگی، آگاهی های هویتی و تعاملات اجتماعی در قرن بیستم و گسترش وسایل ارتباطی و اطلاعاتی باعث شد جوامع به لحاظ هویتی بیش از گذشته از هم تفکیک شوند و مفهوم هویت قومی برجسته شود
و آیا در ایران، با همین تعریف شما، مفهوم قومیت شکل گرفته است؟ یعنی مثلا قومیت را با این سه مولفه ای که گفتید می توانیم بر کردها اطلاق کنیم؟
بله. در ایران نیز هر سه عامل مذکور به ویژه از قرن بیستم موجبات شکل گیری و به مفهوم دقیق تر برجسته سازی هویت های قومی شد. هر چند در گذشته جامعه ایران، جامعه ای ایلی- عشیره ای بوده است، ولی همزمان با شکل گیری مفهوم دولت مدرن، مفهوم قومیت نیز شکل گرفت. به عبارتی هویت های قومی هم متاثر از شکلگیری مفهوم ناسیونالیزم در معنای کلان آن در کشور شکل گرفت. با تدوین قانون اساسی و استقرار دولت مدرن هویت ناسیونالیستی جدید و "ما"ی جدید پا به عرصه وجود گذارد. در قبال برجسته سازی این "ما"ی جدید، "ما" های قومی نیز برجسته سازی شد. بعد هم در طول دوران حاکمیت پهلوی این هویت سازی ناسیونالیستی برجستگی و نمود بیشتری پیدا کرد و بارز شد.
برخی صاحبنظران این نکته را مطرح می کنند که مفهوم قومیت، مفهومی انفعالی و تدافعی است یعنی هویت خواهی های قومی محصول نفی و انکار است. اگر چه در رویکرد کلان؛ انکار و رد این نظریه مشکل می باشد ولی قطعا در ایران برجسته سازی سیاست نفی و انکار بلاموضوع می نماید. به علاوه نباید از یاد برد که بخشی از این هویت سازی ها و هویت خواهی ها محصول دنیای مدرن است. در خلال شناسایی هویت ملی، ابزارهای آموزشی و رسانه ای عصر مدرن، این فرصت را در اختیار ما قرار می دهد که ما هویت محلی و قومی خودمان را هم بشناسیم.
ادامه مطلب
درج شده در تاریخ سه شنبه 4 بهمن 1390
طبقه بندی: نقد، نظر و بررسی، گفتگو و هم اندیشی، اخبار، عمومی،
برچسب ها: هویت، قومیت، ایران، سیاست، رضاشاه، جمهوری اسلامی، مدرنیته، ناسیونالیسم، توسعه، روشنفکران،
تعدد و تنوع اقوام تشكیل دهنده جامعه ایران به نحوی است كه اطلاق واژه "جامعه چند قومی" بر تركیب جمعیتی آن، از واقعیتی غیر قابل انكار خبر میدهد. حضور و زندگی قومیتهای مختلف چون فارسها، آذریها، كردها، بلوچها، تركمنها، عربها و لرها در جوار یكدیگر و در چارچوب جغرافیای سیاسی واحد، بیانگر تنوع فرهنگی - قومی جامعه ایران است.
در واقع الگوی فرهنگی - قومی كشور ایران همانند فرشهای چشم نواز و نفیس كشورمان كه برغم ویژگیهای مشترك، از رنگها و طرحهای متمایز و متنوعی بهره برده و بافته شدهاند، الگوی پیچیدهای متشكل از گروههای قومی، زبانی، مذهبی، نژادی، فرهنگی و منطقهای را به معرض نمایش میگذارد، تا جایی كه به جرات میتوان ادعا كرد این تنوع و پیچیدگی، خصیصه بنیاد - نه خاص - جامعه ایران است.
در طول تاریخ، هر یك از اقوام ساكن در ایران به سهم خود در نضج، دوام و استمرار تمدن ایرانی شركت داشته و به رغم نشیب و فرازهای فراوان، توانسته اند به طرق مختلف، حیات سیاسی این مرز و بوم را پاس بدارند.
اگر همنوایی، همدلی و همزیستی مسالمت آمیز و برادرانه را به عنوان قاعدهای كلی بر مناسبات اقوام ایرانی بپذیریم، در كنار این قاعده، برهههایی نیز وجود داشته كه بر این روابط، سطوح مختلفی از تنش، منازعه و بحران حاكمیت پیدا كرده است.
این برههها در تاریخ معاصر ایران، به ویژه در یك صد ساله اخیر به تعداد معدودی قابل شناسایی و طرح و بررسی است. سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب مشروطیت، اواسط دهه 1320 ه.ش و نیز اولین سالهای پیروزی انقلاب اسلامی، سه مقطعی هستند كه در تاریخ معاصر ایران به واسطه شدت و دامنه بحران، طول زمانی مناقشات، نوع و میزان درخواستها، حجم تلفات، صدمات و خسارات، از جایگاه ویژهای برخوردار میباشند.
ادامه مطلب
درج شده در تاریخ جمعه 22 مهر 1390
طبقه بندی: کتاب ،
برچسب ها: ایران، قوم، قومیت، تحولات قومی، بحران های قومی، کرد، آذری، عرب، بلوچ، ترکمن،
الف) شناسنامه اثر
كتاب “تحولات قومی در ایران؛ علل و زمینهها”، تألیف دكتر مجتبی مقصودی در سال 1380 توسط مؤسسه مطالعات ملی با قطع وزیری و در 512 صفحه انتشار یافت و در فروردین 1382 به چاپ دوم رسید. این كتاب متشكل از هفت بخش و 19 فصل است كه منازعات و بحرانهای قومی را از ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، روانشناختی و تاریخی مورد بررسی قرار داده است. به لحاظ ساختاری، كتاب را میتوان به چهار قسمت اصلی تقسیم كرد:
1- قسمت نخست كه رویكردی نظری دارد و نویسنده در آن سعی كرده است رهیافتهای مهم نظری را كه به كمك آن میتوان بحرانها و ستیزهای قومی را تحلیل و تبیین نمود، ارائه نماید. این قسمت از كتاب سه بخش و هشت فصل (239 صفحه) را به خود اختصاص داده است.
2- قسمت دوم، رویكردی عملی و واقعگرا دارد. در این قسمت نویسنده كوشیده است بحرانهای قومی تاریخ معاصر ایران را در دو مقطع پس از انقلاب مشروطه (بین دو انقلاب) و بعد از انقلاب اسلامی در قالب دو بخش (بخشهای چهارم و پنجم) و هفت فصل (فصلهای نهم تا پانزدهم) بررسی و تشریح كند.
3- در قسمت سوم یافتههای تحقیق ارائه شده است. نویسنده در این قسمت علل و زمینههای بروز بحرانهای قومی در ایران را براساس مدل نظری و مفهومی در قالب یك بخش (ششم) و چهار فصل در 55 صفحه ارائه كرده است.
4- قسمت انتهایی كتاب (بخش هفتم) را جمعبندی مباحث، نتیجهگیری و پیشنهادات تشكیل میدهد كه جمعاً شامل 14 صفحه میگردد. و در آخر، كتاب با ارائه فهرست منابع، مآخذ، یادداشتها و نمایه به پایان رسیده است.
ادامه مطلب
درج شده در تاریخ جمعه 22 مهر 1390
طبقه بندی: کتاب ، نقد، نظر و بررسی،
برچسب ها: تحولات قومی، اقوام، قومیت، ایران، کرد، عرب، بلوچ، آذری، ترکمن، بحران های قومی،
نویسنده در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که در تعریف منافع ملی کشور، اقوام چه جایگاهی را به خود اختصاص دادهاند؟ در ادامه نگارنده استدلال میکند، فقدان اولویتبخشی به اهداف و منافع در سطح داخلی و خارجی در کنار سادهسازی صورت مسئله قومیتها و نگاه توطئهانگارانه و امنیتی به مناطق و تقاضاهای قومی به عنوان بخشی از ویژگیها و مؤلفههای تأثیرگذار بر پروسة تصمیمگیری در جمهوری اسلامی ایران شرایطی را پدید آورده است تا موضوع قومیتها کماکان شناور و در زمرة مسائل حساس و کلیدی کشور قرار داشته و چشمانداز آن در فضای نوین بینالمللی و منطقهای متلاطم به نظر برسد. نویسنده در راستای تبیین و تحلیل فرضیة اصلی خود ضمن بررسی ابعاد نظری و وجوه مختلف مفهوم "منافع ملی" و اشاره تاریخیـحقوقی به تجربة جهانی و الگوهای موجود ادارة جوامع چندقومی و از جمله تجربة یکصد سالة اخیر ایران تلاش نموده است تا ضمن نسبتسنجی میان منافع ملی و قومیتها در ایران دو الگوی "نظم درونی" و "مدیریت منافع متکثر"را به ترتیب برای جامعه و نظام سیاسی کشور در کنار ضرورت اولویتبخشی به اهداف و منافع ملی بهویژه در حوزة قومیتها به عنوان یافتههای پژوهش ارائه و پیشنهاد نماید.
واژگان کلیدی: منافع ملی، قومیت، ایران، نظم درونی، نظم بیرونی
ادامه مطلب
درج شده در تاریخ دوشنبه 11 مهر 1390
طبقه بندی: مقالات،
برچسب ها: منافع ملی، قومیت، ایران،