دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

کارگاه آموزشی تحلیل گفتمان

چهارشنبه, ۲ آذر ۱۳۹۰، ۰۶:۱۷ ق.ظ
گزارش : شراره عبدالحسین زاده    کارگاه آموزشی تحلیل گفتمان در بیست و ششم آبان ماه به مدت یک روز در دفتر انجمن علوم سیاسی ایران برگزار شد. این کارگاه آموزشی که با استقبال دانشجویان و تعدادی از اعضاء هیات علمی دانشگاه ها همراه بود توسط دکتر محمد رضا تاجیک از اساتید برجسته تحلیل گفتمان تشکیل شد.   دکتر تاجیک بحث خود را با تعریف گفتمان آغاز و عنوان کرد: گفتمان موضوعی بینارشته ای، بنیاحوزه ای و مقوله ای پیچیده به ویژه در عرصه مباحث اجتماعی و سیاسی است. گفتمان مبحثی سیال است و تعریف ثابت و واحدی  را برنمی تابد. بنابراین نظریه هر چیزی در ساحت گفتمانی معنا پیدا می کند و برای تعریف گفتمان نیز باید از منظر خود گفتمان به آن معنا داد. در نتیجه گفتمان نمی تواند بیرون از منطق خودش معنا پیدا کند. در واقع به تعداد گفتمان ها، تعریف از گفتمان وجود دارد.    وی سرآغاز نظریه گفتمان را به آرای فردیناند سوسور زبان شناس ساختار گرا و نظریه دال و مدلولی او مرتبط ساخت و ادامه داد: اگرچه در تحلیل گفتمان می توان جای پای نظریات متعددی را از جمله نظریات ساختارگرایی، پساساختارگرایی، فلسفه تحلیلی ویتگنشتاین، فلسفه فراتحلیلی دروتی، نشانه شناسی بارت، دیرینه شناسی و تبارشناسی فوکو و حتی روانکاوی لاکان مشاهده کرد .    این استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: ما همواره گفتمان های متعددی را در پیش رو داریم. اما گفتمان و یا گفتمان های مسلط نیز وجود دارند. برای اینکه گفتمانی به گفتمان مسلط و هژمونیک تبدیل شود به سه عامل نیاز دارد. اول مشروعیت ایجاد کند. دوم مقبولیت داشته باشد  و سوم در دسترس باشد. چنین گفتمانی با بدست آوردن این سه عامل دیگر گفتمان ها را پشت سر می گذارد و تبدیل به گفتمان هژمون می شود؛ اما همواره گفتمان های رقیب در پی بدست آوردن سه عامل مشروعیت بخش برای هژمونیک شدن هستند. در ادامه این صاحبنظر تحلیل گفتمان به توضیح نحله های گفتمان از جمله تحلیل گفتمانی فوکو، تحلیل گفتمانی لاکلائو و موف و نظریه انتقادی فرکلاف پرداخت.    در اندیشه لاکلائو و موف هیچ معنایی خارج از گفتمان وجود ندارد.آنها به امر غیر گفتمانی اعتقاد دارند اما معنایی برای آن قایل نیستند چون در گفتمان است که هر چیزی معنا پذیر می کند. فوکو گفتمان را مجموعه ای از گزاره ها می داند که دارای صورتبندی خاص هستند. فوکو قدرت را سازنده حقیقت می داند و معتقد است حتی قدرت برسازنده دانش است، از این رو گفتمان نیز با قدرت درآمیخته است. در واقع فوکو می خواهد با این تعریف از گفتمان ما را از به کارگیری ایدئولوژی بی نیاز کند. قدرت از منظر او مانند زیر بنای مارکس است .    استاد این کارگاه آموزشی گفتمان را یک فرا نظریه معرفی کرد و گفت: تحلیل گفتمان دریچه ای بنیانظری پیش چشم تحلیلگر و محقق قرار می دهد. یک محقق نباید پدیده های اجتماعی را تنها با یک عامل بررسی کند. همواره لایه های پنهانی در هر پدیده وجود داردکه در یک کار تحقیقی نباید از آنها غافل شد. همچنان که در تحلیل گفتمان نیابد قدرت را نادیده گرفت زیرا در هر متن و پدیده ای رد پایی از قدرت وجود دارد. در این روش تحلیلی به عنوان محقق با تمرکز بر روی متن text باید به بستر و زمینه و در واقع context  پدیده ها نیز توجه داشت و با استفاده از همان ادبیات متن به نقد و یا براندازی آن پرداخت.    در پایان جلسه دکتر تاجیک به منظور جمع بندی عنوان کرد: تحلیل گفتمان یک جهان متکثری ارایه می دهد که در آن هیچ حقیقت جهان شمولی وجود ندارد بنابراین به تعداد گفتمان های موجود حقیقت متکثر است. انتقادی که به این روش و نظریه وارد است این است که تحلیل گفتمان همه امور را به مسایل زبان شناسی تقلیل می دهد و هر چیزی را برساخته گفتمانی می داند؛ حتی خود انسان نیز یک برساخته است. بنابراین جهان هر کسی زبان اوست و در این صورت هیچ کسی را نمی توان مورد مواخذه قرار داد زیرا هر فردی در ساحت گفتمانی خود زیست می کند. بدین ترتیب با پذیرش این اصل از تحلیل گفتمان که هر چیز معنا داری درون گفتمان قرار دارد؛ دچار تقلیل گرایی در این نظریه می شویم. برخی از آثار دکتر محمد رضا تاجیک در حوزه تحلیل گفتمان: فرامدرنیسم و تحلیل گفتمان، گفتمان، پادگفتمان و سیاست